تاریخ انتشار
دوشنبه ۷ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۳۵
کد مطلب : ۴۹۲۲۳۸
کبنا گزارش میدهد
رقابت جبهه اصلاحات و نمایندگان همسوی دولت در انتصاب فرمانداران و بخشداران استان/ آیا غلامرضا تاجگردون و محمد بهرامی به جبهه اصلاحات و شعار علمی_ عملگرایی و شایستهسالاری خود صرفاً در بعد نظارتی و قانونگذاری پشت خواهند کرد؟ / دخالت در انتصابات، مخالف با قانون، فرامین رهبری و سوگند نمایندگان در مجلس/ آیا یدالله رحمانی و نمایندگان، اشتباهات بیشمار و نابخشودنی احمدزاده و نمایندگان سابق استان را تکرار خواهند کرد و اصالت و استقلال دولت زیر سؤال خواهد رفت؟
۱
کبنا ؛انتصابات در استان کهگیلویه و بویراحمد به مراحل تازهای رسیده است و رقابت نفسگیری بین گروهای متعدد ایجاد شده است. نمایندگان مجلس به دلیل فشار حامیان خود جهت به دست آوردن سهمی از قدرت، خلاف شعارهای انتخاباتی و سوگند خود در مجلس و فرامین رهبری مبنی بر عدم دخالت در انتصابات، تا جایی پیش رفتهاند که گویی آستین بالا زدهاند و به صورت مستقیم وارد فاز دخالت در انتصابات شدهاند.
خبرها حاکی از آن است که محمد بهرامی نماینده بویراحمد در حال قدم گذاشتن در همان مسیر اشتباهیست که مهدی روشنفکر نماینده سابق بویراحمد قبلاً این مسیر اشتباه را رفته بود و علیرغم اینکه در انتخابات ۱۴۰۲، تمام توان، سرمایه انسانی و قدرت سیاسی خود را به کار گرفت کارنامه ایشان توسط مردم به دست چپ ایشان سپرده شد.
محمد بهرامی که از ابتدای حضور در انتخاباتهای متعدد به دلیل فقدان گفتمان و عدم کوچکترین تقابلی با جریان اصولگرای بویراحمد، همیشه با اصلاحطلبان بویراحمد و استان زاویه داشته است و فقط در انتخابات ۱۴۰۲ شاهد بیشترین حمایت ادوار گذشته اصلاحطلبان از ایشان بودیم و حمایت اکثریت اصلاحطلبان در سال ۱۴۰۲ نیز بیش از هر چیزی برای شکست مهدی روشنفکری بود که مانند غلاممحمد زارعی ولی به صورت خفیفتری بر سر اصلاحطلبان کلاه سیاسی گذاشت. مهدی روشنفکر در سال ۹۸ خود را جدا شده از اصولگرایان و مخالف تفکر اصولگرایان سنتی معرفی کرده بود؛ اما بعد از پیروزی در انتخابات ۹۸ به انحای مختلف به صورت ویژه به تفکر اصول گرایی و مخالفان خود توجه کرد و در بسیاری از منصبها حتی در دولت روحانی حاضر بود از اصول گرای مخالف خود حمایت کند اما از اصلاحطلبان طرفدار آنگونه که باید حمایت نکرد. و در دولت شهید رئیسی نیز به بهانه غیر همسویی با دولت از اصلاحطلبان شاخص حمایت قابل قبولی نکرد و با وجود تقابل مصنوعی با اصول گرایان سنتی، به صورت خاص از نیروهای نزدیک به پدرخواندههای اصولگرایی در جایگاههای مختلف همچون بخشدار مرکزی، دستیار ویژه، آموزش و پرورش حمایت کرد و نزدیک انتخابات نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای جلب حمایت جلوداران این گروه تلاش بسیاری کرد.
محمد بهرامی و تیم اتاق فکر و مشاوران ایشان همیشه بر سر رفتارهای محمد بهرامی از جمله عدم نقد اصول گرایان قبل از انتخابات ۱۴۰۲ یا عدم حمله به مهدی روشنفکر قبل از انتخابات ۱۴۰۲ یا عدم حمایت قاطع از پزشکیان (در نهایت قبل از دور اول حمایت کرد) و جدیدا در انتصابات و موضوع دنا و سد ماندگان و در آینده در نطقها و انتصابات دچار اختلافات هستند. اما نمایندگان که تا قبل از انتخابات ۱۴۰۲ دخالت نمایندگان در انتصابات را نقد میکردند امروز خود به صورت عریان وارد فاز انتصابات شدهاند تا از قافله انتصابات عقب نمانند و به گونهای میزان نفوذ خود را در لایههای مختلف قدرت به رخ منتقدان بکشد.
غلامرضا تاجگردون دیگر نماینده همسوی دولت در استان نیز با شرایطی شبیه به محمد بهرامی روبه رو هست منتهی جنس ایشان با محمد بهرامی تفاوت دارد. از جمله اینکه وی همیشه مقابل اصولگرایان استان و در رأس آنها ستار هدایتخواه ایستاده است و خلاف محمد بهرامی، تقابل با اصلاحطلبان ابتدا از سوی غلامرضا تاجگردون شروع شد یعنی علی رغم حمایت جبهه اصلاحات و بدنه اصلاح طلب از غلامرضا تاجگردون در گذشته؛ ایشان همیشه از زاویه داشتن با اصلاحطلبان گفته است. و جایگاههای خود و نفوذ در لایههای مختلف قدرت را همیشه ناشی از توانایی شخصی خود و در کنار مردم بودن دانسته است.
در دوران حضور غلامرضا تاجگردون در مجلس، مدیران منتسب بهایشان، معمولاً خود را به جای دولت، نیروی غلامرضا تاجگردون میدانستند؛ اما اواخر دولت روحانی قضییه کمی تغییر کرد و شاهد تقابل محمد جمالی معاونت سیاسی استاندار با ایشان بودیم که تا حدود زیادی قدرت و جایگاه تاجگردون را زیر سؤال برد.
غلامرضا تاجگردون که در مجلس گذشته به دست گروهی از اصول گرایان مجلس با همکاری اصولگرایان هم استانی و همراهی و سکوت دو نماینده دیگر استان، اعتبارنامهاش رد شد به صورت باور نکردنی مجدداً به مجلس بازگشت و مسعود پزشکیان یکی از حامیانایشان در زمان رد اعتبارنامه از قضا رئیس جمهور ایران شد. غلامرضا تاجگردون، امروز از قدرت به مراتب بیشتری نسبت به گذشته در سطح ملی برخوردار است و بهتر است تا جایی که امکان دارد وارد حواشی و موضوعات مربوط به انتصابات درون استانی نشود و سطح خود را تقلیل ندهد.
دوران استانداری احمدزاده به دلیل دخالت مستقیم و آشکار نمایندگان و استفاده از نیروهای ناتوان نمایندگان، یکی از دورههایی بود که همه مردم حتی بخشی از حامیان نمایندگان به ضعف شدید و نابودی بخشی از منابع استان اعتراف میکردند. نیروهای ضعیفی که از طرف نمایندگان به استاندار معرفی میشدند نه تنها توانایی لازم را نداشتند بلکه به استاندار به عنوان نماینده عالی دولت پاسخگو نبودند؛ زیرا خود را نیروی نماینده میدانستند و از طرفی به دلیل ضعف شدید نمایندگان، به نمایندگان نیز بهایی نمیدادند چون میگفتند نمایندگان به ما نیاز دارند و جرأت کنار گذاشتن ما را ندارند. و از سوی دیگر همسویی نهادهای نظارتی با دولت و به ویژه همسویی نمایندگان مجلس به عنوان مهمترین رکن نظارتی و نسبتهایفامیلی و رفاقتی در استان باعث شده بود نظارت قابل قبولی بر عملکرد دستگاههای اجرایی در استان نباشد و در نهایت شد آنچه نباید میشد.
تمامی این موارد دست در دست هم گذاشت تا دستگاههای اجرایی بدترین شرایط تاریخی خود در استان کهگیلویه و بویراحمد را تجربه کنند ورزش و جوانان، منابع طبیعی، جهاد کشاورزی، صنعت و معدن، کار و رفاه اجتماعی و بدتر از همه آموزش و پرورش دوران سیاه و مملو از خطاها و اشتباهات و کم کاریهای متعدد را پشت سر گذاشتند.
در دولت چهاردهمامید بود تا حدودی به اصل تفکیک قوا توجه شود اما استاندار غیر بومی جدید که از همان ابتدا با فشارهای متعددی به دلیل غیر بومی بودن و ساکن استان اصفهان بودن و به خصوص بحث واگذاری دنا و احداث سد ماندگان در دولت سیزدهم روبه رو شده بود تلاش کرده رضایت همه گروهای سیاسی به ویژه نمایندگان را به دست آورد و به همین دلیل جلسات متعددی را با گروههای مختلف برگزار میکند.
استاندار فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد اگر اندکی از افراد متعهد و آگاه مشاوره میخواست و کارنامه دیگر استانداران را بررسی میکرد متوجه میشد تنها استاندارانی در استان موفق بودهاند که از اقتدار و استقلال نسبتاً خوبی به خصوص در انتصابات برخوردار بودهاند و تمام استاندارانی که گوش به فرمان نمایندگان شدهاند و از اقتدار لازم برخوردار نبوده و از گفتمانهای سیاسی دولت عدول کردهاند یا زاویه گرفتهاند و از مشاوران متعهد و شایسته کنار خود استفاده نکردهاند همه با شکست ساختمان استانداری را ترک کردهاند و به مردم استان بیشترین خیانتها را کردهاند. کافی بود استاندار دلایل عدم موفقیت و شکست سه استاندار بومی استان را بررسی میکرد تا از دخالتهای نمایندگان و افرادی که به ظاهر شاخص هستند اما شاخصها را نابود میکنند جلوگیری کند.
طبق شنیدهها جبهه اصلاحات استان کهگیلویه و بویراحمد و نمایندگان مجلس، لیستهای متعددی جهت تصدی جایگاه فرمانداران و بخشداران استان به استانداران تحویل دادهاند و در برخی موارد نیروهای جبهه اصلاحات از نظر علمی و عملی رقابت شدیدی با نمایندگانمجلس به خصوص در شهرستانهای کهگیلویه، لنده، مارگون، لیکک، بویراحمد، چرام و... وجود دارد.
سؤالی که وجود دارد این است که آیا یدالله رحمانی اشتباهات استانداران ادوار گذشته را تکرار میکند و با زیر سؤال بردن اقتدار دولت و ضعف و ترس از نمایندگان، دست این افراد در انتصابات را باز میگذارد؟ یا ضمن تعامل با نمایندگان مجلس، با شجاعت از استقلال دولت و حقوق مردم دفاع خواهند کرد؟
و آیا نمایندگان مجلس مانند نمایندگان سابق بدون توجه به قانون، فرامین رهبری و سوگندنامه خود در مجلس تحت تأثیر فشار هواداران در انتصابات دخالت مستقیم خواهند داشت؟
خبرها حاکی از آن است که محمد بهرامی نماینده بویراحمد در حال قدم گذاشتن در همان مسیر اشتباهیست که مهدی روشنفکر نماینده سابق بویراحمد قبلاً این مسیر اشتباه را رفته بود و علیرغم اینکه در انتخابات ۱۴۰۲، تمام توان، سرمایه انسانی و قدرت سیاسی خود را به کار گرفت کارنامه ایشان توسط مردم به دست چپ ایشان سپرده شد.
محمد بهرامی که از ابتدای حضور در انتخاباتهای متعدد به دلیل فقدان گفتمان و عدم کوچکترین تقابلی با جریان اصولگرای بویراحمد، همیشه با اصلاحطلبان بویراحمد و استان زاویه داشته است و فقط در انتخابات ۱۴۰۲ شاهد بیشترین حمایت ادوار گذشته اصلاحطلبان از ایشان بودیم و حمایت اکثریت اصلاحطلبان در سال ۱۴۰۲ نیز بیش از هر چیزی برای شکست مهدی روشنفکری بود که مانند غلاممحمد زارعی ولی به صورت خفیفتری بر سر اصلاحطلبان کلاه سیاسی گذاشت. مهدی روشنفکر در سال ۹۸ خود را جدا شده از اصولگرایان و مخالف تفکر اصولگرایان سنتی معرفی کرده بود؛ اما بعد از پیروزی در انتخابات ۹۸ به انحای مختلف به صورت ویژه به تفکر اصول گرایی و مخالفان خود توجه کرد و در بسیاری از منصبها حتی در دولت روحانی حاضر بود از اصول گرای مخالف خود حمایت کند اما از اصلاحطلبان طرفدار آنگونه که باید حمایت نکرد. و در دولت شهید رئیسی نیز به بهانه غیر همسویی با دولت از اصلاحطلبان شاخص حمایت قابل قبولی نکرد و با وجود تقابل مصنوعی با اصول گرایان سنتی، به صورت خاص از نیروهای نزدیک به پدرخواندههای اصولگرایی در جایگاههای مختلف همچون بخشدار مرکزی، دستیار ویژه، آموزش و پرورش حمایت کرد و نزدیک انتخابات نیز به صورت مستقیم و غیر مستقیم برای جلب حمایت جلوداران این گروه تلاش بسیاری کرد.
محمد بهرامی و تیم اتاق فکر و مشاوران ایشان همیشه بر سر رفتارهای محمد بهرامی از جمله عدم نقد اصول گرایان قبل از انتخابات ۱۴۰۲ یا عدم حمله به مهدی روشنفکر قبل از انتخابات ۱۴۰۲ یا عدم حمایت قاطع از پزشکیان (در نهایت قبل از دور اول حمایت کرد) و جدیدا در انتصابات و موضوع دنا و سد ماندگان و در آینده در نطقها و انتصابات دچار اختلافات هستند. اما نمایندگان که تا قبل از انتخابات ۱۴۰۲ دخالت نمایندگان در انتصابات را نقد میکردند امروز خود به صورت عریان وارد فاز انتصابات شدهاند تا از قافله انتصابات عقب نمانند و به گونهای میزان نفوذ خود را در لایههای مختلف قدرت به رخ منتقدان بکشد.
غلامرضا تاجگردون دیگر نماینده همسوی دولت در استان نیز با شرایطی شبیه به محمد بهرامی روبه رو هست منتهی جنس ایشان با محمد بهرامی تفاوت دارد. از جمله اینکه وی همیشه مقابل اصولگرایان استان و در رأس آنها ستار هدایتخواه ایستاده است و خلاف محمد بهرامی، تقابل با اصلاحطلبان ابتدا از سوی غلامرضا تاجگردون شروع شد یعنی علی رغم حمایت جبهه اصلاحات و بدنه اصلاح طلب از غلامرضا تاجگردون در گذشته؛ ایشان همیشه از زاویه داشتن با اصلاحطلبان گفته است. و جایگاههای خود و نفوذ در لایههای مختلف قدرت را همیشه ناشی از توانایی شخصی خود و در کنار مردم بودن دانسته است.
در دوران حضور غلامرضا تاجگردون در مجلس، مدیران منتسب بهایشان، معمولاً خود را به جای دولت، نیروی غلامرضا تاجگردون میدانستند؛ اما اواخر دولت روحانی قضییه کمی تغییر کرد و شاهد تقابل محمد جمالی معاونت سیاسی استاندار با ایشان بودیم که تا حدود زیادی قدرت و جایگاه تاجگردون را زیر سؤال برد.
غلامرضا تاجگردون که در مجلس گذشته به دست گروهی از اصول گرایان مجلس با همکاری اصولگرایان هم استانی و همراهی و سکوت دو نماینده دیگر استان، اعتبارنامهاش رد شد به صورت باور نکردنی مجدداً به مجلس بازگشت و مسعود پزشکیان یکی از حامیانایشان در زمان رد اعتبارنامه از قضا رئیس جمهور ایران شد. غلامرضا تاجگردون، امروز از قدرت به مراتب بیشتری نسبت به گذشته در سطح ملی برخوردار است و بهتر است تا جایی که امکان دارد وارد حواشی و موضوعات مربوط به انتصابات درون استانی نشود و سطح خود را تقلیل ندهد.
دوران استانداری احمدزاده به دلیل دخالت مستقیم و آشکار نمایندگان و استفاده از نیروهای ناتوان نمایندگان، یکی از دورههایی بود که همه مردم حتی بخشی از حامیان نمایندگان به ضعف شدید و نابودی بخشی از منابع استان اعتراف میکردند. نیروهای ضعیفی که از طرف نمایندگان به استاندار معرفی میشدند نه تنها توانایی لازم را نداشتند بلکه به استاندار به عنوان نماینده عالی دولت پاسخگو نبودند؛ زیرا خود را نیروی نماینده میدانستند و از طرفی به دلیل ضعف شدید نمایندگان، به نمایندگان نیز بهایی نمیدادند چون میگفتند نمایندگان به ما نیاز دارند و جرأت کنار گذاشتن ما را ندارند. و از سوی دیگر همسویی نهادهای نظارتی با دولت و به ویژه همسویی نمایندگان مجلس به عنوان مهمترین رکن نظارتی و نسبتهایفامیلی و رفاقتی در استان باعث شده بود نظارت قابل قبولی بر عملکرد دستگاههای اجرایی در استان نباشد و در نهایت شد آنچه نباید میشد.
تمامی این موارد دست در دست هم گذاشت تا دستگاههای اجرایی بدترین شرایط تاریخی خود در استان کهگیلویه و بویراحمد را تجربه کنند ورزش و جوانان، منابع طبیعی، جهاد کشاورزی، صنعت و معدن، کار و رفاه اجتماعی و بدتر از همه آموزش و پرورش دوران سیاه و مملو از خطاها و اشتباهات و کم کاریهای متعدد را پشت سر گذاشتند.
در دولت چهاردهمامید بود تا حدودی به اصل تفکیک قوا توجه شود اما استاندار غیر بومی جدید که از همان ابتدا با فشارهای متعددی به دلیل غیر بومی بودن و ساکن استان اصفهان بودن و به خصوص بحث واگذاری دنا و احداث سد ماندگان در دولت سیزدهم روبه رو شده بود تلاش کرده رضایت همه گروهای سیاسی به ویژه نمایندگان را به دست آورد و به همین دلیل جلسات متعددی را با گروههای مختلف برگزار میکند.
استاندار فعلی استان کهگیلویه و بویراحمد اگر اندکی از افراد متعهد و آگاه مشاوره میخواست و کارنامه دیگر استانداران را بررسی میکرد متوجه میشد تنها استاندارانی در استان موفق بودهاند که از اقتدار و استقلال نسبتاً خوبی به خصوص در انتصابات برخوردار بودهاند و تمام استاندارانی که گوش به فرمان نمایندگان شدهاند و از اقتدار لازم برخوردار نبوده و از گفتمانهای سیاسی دولت عدول کردهاند یا زاویه گرفتهاند و از مشاوران متعهد و شایسته کنار خود استفاده نکردهاند همه با شکست ساختمان استانداری را ترک کردهاند و به مردم استان بیشترین خیانتها را کردهاند. کافی بود استاندار دلایل عدم موفقیت و شکست سه استاندار بومی استان را بررسی میکرد تا از دخالتهای نمایندگان و افرادی که به ظاهر شاخص هستند اما شاخصها را نابود میکنند جلوگیری کند.
طبق شنیدهها جبهه اصلاحات استان کهگیلویه و بویراحمد و نمایندگان مجلس، لیستهای متعددی جهت تصدی جایگاه فرمانداران و بخشداران استان به استانداران تحویل دادهاند و در برخی موارد نیروهای جبهه اصلاحات از نظر علمی و عملی رقابت شدیدی با نمایندگانمجلس به خصوص در شهرستانهای کهگیلویه، لنده، مارگون، لیکک، بویراحمد، چرام و... وجود دارد.
سؤالی که وجود دارد این است که آیا یدالله رحمانی اشتباهات استانداران ادوار گذشته را تکرار میکند و با زیر سؤال بردن اقتدار دولت و ضعف و ترس از نمایندگان، دست این افراد در انتصابات را باز میگذارد؟ یا ضمن تعامل با نمایندگان مجلس، با شجاعت از استقلال دولت و حقوق مردم دفاع خواهند کرد؟
و آیا نمایندگان مجلس مانند نمایندگان سابق بدون توجه به قانون، فرامین رهبری و سوگندنامه خود در مجلس تحت تأثیر فشار هواداران در انتصابات دخالت مستقیم خواهند داشت؟
اگر چنین می بود الان ظریف معاون رییس جمهور نبود