بچههایی که در سیزده سالگی تا ساعت 3-4 صبح بیروناند، چند روز خانه نمیروند، بچههایی که از مدرسه فرار میکند، بچههایی که بلدند آدم بزرگها را دور بزند، بچههایی که رویای دکتر و مهندس شدن را در سر ندارند، بچههایی که زنجیر و چاقو در جیب دارند، بچههایی که خانواده دارند؛ اما به قول خودشان با خانواده حال نمیکنند؛ اینها ...
در نشست ساماندهی کودکان کار و خیابانی که در استانداری صورت گرفت، دوباره همان حرفهای کلیشهای تکرار شد. تا زمانی که یک گزارش جامع استانی در مورد این کودکان وجود نداشته باشد، برگزاری چنین نشستهایی منتج به نتیجهی مطلوب نخواهد شد.
«خیابان و چهار راهها برای کودکان فضا و روابطی را شکل میدهد که میتواند آبستن رفتارهای بزهکارانه، مصرف دخانیات، مواد مخدر و روانگردان باشد، علاوه بر این احتمال بروز سوءاستفاده، قاچاق مواد مخدر، و وقوع جرم، جنایت و مشکلات ارتباطی در سنین بالاتر وجود دارد.
«بستر و زمینه را در سازمانها و محیط شهری برای افراد دارای مشکل جسمی و حرکتی و توانخواهان (معلولان) شهرستان بویراحمد فراهم نکردهایم. در پارکها، مکانهای ورزشی، محیطهای سرگرمکننده و ... مسیرهایی را برای رفتوآمد این افراد نمیبینیم. در شهرستان بویراحمد 4 هزار جمعیت در حوزهی توانبخشی داریم. اگر به بازار سطح شهر یاسوج ...
حتی در فیلمها و سریالها، افراد متشخص، پیشرفته و آدابدان، خانه و ماشین لوکس دارند، که به نوعی «قرعه قسمت همه برعیش زده اند!» در مقابل کسانی قرار دارند که «دل غمدیده {آنها} بر غم زده است!»، افراد طبقه پایین، ناهنجار، کمسواد و منحرف که در بیغوله و آلونک و حلبی آبادها بهسر میبرند! و معمولا مجرم و تحت تعقیب هستند!