تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۰۳
کد مطلب : ۴۵۲۱۰۹
پیام تسلیت جامعه نویسندگان کوی قلم ایران؛
لاهوتیِ کهگیلویه لاهوتی شد!
۴
کبنا ؛مگر چه تحفه ایست
زندگی جزء عشق،
که نیمه شب میآید
و
سپیده دم، بدرود میگوید
و
تو، نَتوانی دید؛
جزء لحظه ای!
تا بود خدا بود
تا هست خدا هست
امروز دوازدهم شهریورگان- ماه روز- ۱۴۰۱خ. رجلی سیاسی از تبار رجلان سیاسی کهگیلویه و بویراحمد، رخ در نقاب کشید، و لاهوتی شد:
زنده نام استاد
«سیّد قادر لاهوتی» - که رضوان الهی بر او بادا! - کمتر ادبش، حلم و فروتر هنرش، جود و آموزگاری نیک اندیش و مصلحی مهرآیین بود.
این قلمدار ادیب، دردمند دردهای جامعه بود. با مردمانش زیست و در اوج اندوه مردمان کهگیلویهی بزرگ، از این سرای پر رنجِ سپنجْ، کوچ کرد.
شال عزا بر فراز قلعه دختر، بر شانههای باد در اهتزاز است. سرشک بلادشاهپور، اشک فراق یار است و کهگیلویه غمگسار!
در این سوگ سترگ، جامعه نویسندگان کوی قلم ایران، اصحاب قلم و اهالی خرد، همعهد با مردمان سوگمند کهگیلویه، متأثر و متألم، دست سوگ بر زانوی غم گذاشته، دست ادب بر سینه تکریم، کوچ استاد لاهوتی را به خانواده معزز و معزای لاهوتی، جمیع منسوبین، مردمان نیکفرجام بخش راک و شهرستان داغدار کهگیلویه، تسلیت گوست.
باور نبودن استادی فرهیخته، سخت است و صعب؛ لکن، با باور قلبی آیت رحمانی «الهی رضأً بِرضائک وَ تسلیما لأمرک»
بر دادههای پروردگار، شاکریم و بر نداده هایش، صابر؛ چرا که دادهاش نعمت است و نداده اش، حکمت.
اهالی کوی قلم ایران و جامعه نویسندگان ایران اسلامی، این سوگنامهی تلخ را به ساحت خانواده مکرم معزا، جمیع منسوبین و به مردمان سوگوار و داغدار کهگیلویه بزرگ، تسلیت و تعزیت عرض مینماید.
برای آن انوشه روانِ رحیل کوی حضرت دوست، آرامش مینوی و برای بازماندگان، دوستداران، شاگردان و مردمان غمگسار استان کهگیلویه و بویراحمد، صبر، صحت و سرفرازی، بسان دنای سرفرازشان، مسألت مینماییم.
با تقدیم احترام و تسلیت
سروش درست
به نمایندگی از جامعه نویسندگان کوی قلم ایران
زندگی جزء عشق،
که نیمه شب میآید
و
سپیده دم، بدرود میگوید
و
تو، نَتوانی دید؛
جزء لحظه ای!
تا بود خدا بود
تا هست خدا هست
امروز دوازدهم شهریورگان- ماه روز- ۱۴۰۱خ. رجلی سیاسی از تبار رجلان سیاسی کهگیلویه و بویراحمد، رخ در نقاب کشید، و لاهوتی شد:
زنده نام استاد
«سیّد قادر لاهوتی» - که رضوان الهی بر او بادا! - کمتر ادبش، حلم و فروتر هنرش، جود و آموزگاری نیک اندیش و مصلحی مهرآیین بود.
این قلمدار ادیب، دردمند دردهای جامعه بود. با مردمانش زیست و در اوج اندوه مردمان کهگیلویهی بزرگ، از این سرای پر رنجِ سپنجْ، کوچ کرد.
شال عزا بر فراز قلعه دختر، بر شانههای باد در اهتزاز است. سرشک بلادشاهپور، اشک فراق یار است و کهگیلویه غمگسار!
در این سوگ سترگ، جامعه نویسندگان کوی قلم ایران، اصحاب قلم و اهالی خرد، همعهد با مردمان سوگمند کهگیلویه، متأثر و متألم، دست سوگ بر زانوی غم گذاشته، دست ادب بر سینه تکریم، کوچ استاد لاهوتی را به خانواده معزز و معزای لاهوتی، جمیع منسوبین، مردمان نیکفرجام بخش راک و شهرستان داغدار کهگیلویه، تسلیت گوست.
باور نبودن استادی فرهیخته، سخت است و صعب؛ لکن، با باور قلبی آیت رحمانی «الهی رضأً بِرضائک وَ تسلیما لأمرک»
بر دادههای پروردگار، شاکریم و بر نداده هایش، صابر؛ چرا که دادهاش نعمت است و نداده اش، حکمت.
اهالی کوی قلم ایران و جامعه نویسندگان ایران اسلامی، این سوگنامهی تلخ را به ساحت خانواده مکرم معزا، جمیع منسوبین و به مردمان سوگوار و داغدار کهگیلویه بزرگ، تسلیت و تعزیت عرض مینماید.
برای آن انوشه روانِ رحیل کوی حضرت دوست، آرامش مینوی و برای بازماندگان، دوستداران، شاگردان و مردمان غمگسار استان کهگیلویه و بویراحمد، صبر، صحت و سرفرازی، بسان دنای سرفرازشان، مسألت مینماییم.
با تقدیم احترام و تسلیت
سروش درست
به نمایندگی از جامعه نویسندگان کوی قلم ایران