تاریخ انتشار
سه شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۲۳
کد مطلب : ۴۹۳۲۵۳
با حضور محسن آرمین عضو هیئت علمی دانشگاه یاسوج، جواد هادیاصل فعال زیستمحیطی و عبدال دیانتی مدیرکل محیط زیست استان کهگیلویه و بویراحمد؛
جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی با موضوع «سدسازی غیرفانونی؛ از سد خرسان تا سد ماندگان» / چرا استان اصفهان «آب را به نام شرب میبرید و به پای صنعت میریزید؟» / چرا استان اصفهان هیچگاه میزان برداشت از آب چاههای زاینده رود را اعلام نمیکند؟ / هادی اصل: نوچههای برخی از نمایندگان گفتهاند حساب بنده را درآورند ببینند چقدر پول گرفتهاست؟
۰
کبنا ؛
جلسه پرسشوپاسخ دانشجویی با موضوع «سدسازی غیرقانونی؛ از سد خرسان تا سد ماندگان» در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج برگزار شد.
به گزارش کبنا، عصر امروز (سهشنبه 6 آذرماه 1403) جلسه پرسشوپاسخ دانشجویی با موضوع «سدسازی غیرقانونی؛ از سد خرسان تا سد ماندگان» با حضور محسن آرمین عضو هیئتعلمی دانشگاه یاسوج، جواد هادی اصل فعال زیستمحیطی و عبدال دیانتی مدیرکل محیطزیست استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد.
جواد هادی اصل فعال زیستمحیطی استان کهگیلویه و بویراحمد، اظهار کرد: با این نگاه سدها را میساختند؛ حتی مقابل قانون آبوهوای پاک میایستادند، این مدل را داشته باشید، با همین مدل آمدند و در کشور ما شروع کردهاند به اجراییکردن سد مارونی که در کهگیلویه بنا شد، میدانید سال 42 آمریکاییها آن را اجرا کردند، همان مدل سدسازی را اجرا کردند و مردم ما در برخی از روستا آواره کردند و هزار تومان هم به آنها ندادند و اجازه یک لیوان آب برداشت از این سد را هم به ما ندادند؛ تا بخشی سرمایهدار بشوند و بخش دیگری از مردم هم آواره شوند. این نگاه بالابهپایین در واقع ظلم به مظلوم است و این بیعدالتی و ناحقی را در کشور ما که ادعا داریم، اجرا میکنند.
وی با طرح این سؤال که آیا ساخت «سد» بد است؟ افزود: فعالان زیستمحیطی میگویند که کلاً ساخت سد بد است، من قبول ندارم، سد هم بد و هم خوب است و سدها سبب توسعه میشوند و مضر هم هستند. الان میگویند که آمریکا صدها را تخریب کردهاند، من بررسی کردم که سال 1920 آن سدی که تخریب شده بود، عمرش تمام شده بود. سد کوثر عمرش ۵۰ساله است و 25 سال دیگر عمر دارد، گفتهاند که اگر لایه روبی و آن را تعمیر کنیم، میتوانیم نهایت تا 80 یا 100 سال دیگر از آن بهرهبرداری کنیم، بعد از آن ما هم باید آن را تخریب کنیم. در امریکا هزاران سد بود که این سدها 100 سال و 150 سال عمر داشتند و آنها را تخریب کردند و فیلمگرفتن و آنها را به خورد ما دادند که اینها برای حفظ محیطزیست است، نه اینطوری نبود؛ بلکه عمر سدها تمام شده بود. آمریکا چهل درصد گازهای گلخانهای دنیا را تولید میکند، ما در حال حاضر یک درصد هم نداریم و به ما میگویند، رعایت کنید من خودم رعایت نمیکنم.
هادی اصل در ادامه گفت: الان همان مدل سدسازی در استان کهگیلویه و بویراحمد در حال اجرا است. نمونه بارز آن سد خرسان 3 است که 10 هزار نفر از هموطنان ما از آن منطقه سادات محمودی اخراج میشوند و هزاران هکتار از جنگلهای استراتژیک و بلوط ما زیر آب میرود. از مخزن سد خرسان تا جاده سادات محمودی 40 کیلومتر طول دارد که شوخی نیست.
هادی اصل در ادامه گفت: خودشان گفتهاند که یک میلیارد و 980 میلیون مترمکعب ذخیره آب سد خرسان است، حقیقت ندارد، کنتور نمیاندازد. سد مارون در طراحی اول حدود 6 هزار میلیارد مترمکعب بوده و بعد گفتنه اند؛ یک میلیارد و 200 میلیون مترمکعب ظرفیت اسمی سد است؛ ولی در مدت 26 سال حدود 2 و نیم میلیارد مترمکعب آب ذخیره کردهاند و در سالهای خشکسالی زیر یک میلیارد مترمکعب ذخیره کردهاند. عدد بسیار بزرگی است.
وی افزود: مافیای آب فرد خاصی نیست، جریان است که وقتی شروع میشود، نمایندگان مجلس هم پشتش قرار میگیرند، و همانطوری که در آمریکا شرکتها پشت سر رئیس جمهور قرار میگیرد و او را به قدرت میرسانند، در کشور ما هم این گونه است.
وی افزود: ما باید جلوی اصفهان بایستیم. نمایندگان اصفهان به صورت حیرت انگیزی انگار نماینده شهر اسفهان هستند نه استان اصفهان؛ آن نمایندهای یقهاش را برای اصفهان پاره میکند، نماینده شهر اصفهان نیست، نماینده حوزه انتخابیه دیگری است؛ اما برای سد ماندگان داد میزند؛ چرا برای شهرستان خودش داد نمیزند، مافیا این جوری است. قدرت اینجا است، با این میتوانم رأی بیاورم، با این میتوانم پول به دست بیاورم، چگونه پول به دست میآورند، همان جمله مقاله نویسها و روزنامه نویسهای 1920 امریکاییها گفتهاند که سدها برای ما نساجیها را راه اندازی میکنند، برق تولید میکنند، درست میگویند، کارخانههایشان را راه اندازی میکنند. کارخانه فولاد که باید در هرمزگان باشد به بهانههای مختلف در اصفهان آن را احداث میکنند و الان فاز 12 کارخانه فولاد در حال راه اندازی است.
این فعال محیطزیست افزود: در یزد فاز 17 کارخانه فولاد در حال احداث است. آب کارخانههایمان را از کجا بیاریم، از این مستضعفین از همه جا بی خبر، چه کسانی؟ ما لرها.
جواد هادی اصل گفت: آب لرستان را غارت کردند، الان بیایم، سمت چاربهار، چاربهار غارت کردیم؛ حالا بیا سمت استان کهگیلویه و بویراحمد و به خاطر اینکه در این مسیر اذیت نشوند، قانون را دور میزنند، پس ببین مسئله فقط محیطزیست نیست که ما بخواهیم داد و بیداد کنیم، این ها برای ما حتی ارزش انسانی قائل نیستند. سال هاست دارم آنها را رصد میکنم. آنها ارزشی برای کار کارشناسی قائل نیستند.
وی فزود: 10 هزار نفر آواره میشود، اینها باید کجا بروند، حاشیه نشین شهرهای همچون یاسوج میشوند. مردم چهارمحال و بختیاری به خاطر اینکه عدالت زیستی اجرا نشد، به خاطر اینکه اجازه نمیدادند در چهارمحال و بختیاری کشاورزی و دامداری کنند، کارخانه ساده ایجاد شود، مجبور شدند به استان اصفهان مهاجرت کنند، نیروی کار مفت و الان در اصفهان به آنها توهین میشود.
این فعال زیست محیطی بیان کرد: در یزد به همشهریهای ما میگویند، غربتی، مصاحبههایشان را ببینید. من رصد کردم، سالها آنها را رصد میکنم. این فردی که شما به او میگویید؛ غربتی. هیچی ندارد و مجبور است که در این جا کارگری کند. در جاده اردکان به یزد اینقدر کارخانه احداث کردهاند که به اندازه درآمد سرانه کل استانهای کهگیلویه و بویراحمد و چهار محال و بختیاری در همین جاده ثروت اندوزی میکنند.
وی گفت: برنج در کهگیلویه و بویراحمد که رتبه دوم بارندگی کشور را دارد، ممنوع است؛ اما همین قانون در استان اصفهان وجود ندارد. زنان باشرف کهگیلویه و بویراحمد در استانهای دیگر گوجه چینی میکنند، در حالی که بهترین زمینهای کشاورزی متعلق به حوزه کهگیلویه است و کل کشور را ما میتوانیم تأمین کنیم؛ اما حق نداریم.
محسن آروین عضو هیئتعلمی دانشگاه یاسوج گفت: سدسازی در دنیا مطلقاً بد یا خوب نیست، به بعضی از پروژهها باید تمدنی نگاه کرد، تا بتوانیم درست اظهارنظر کنیم. درخصوص پروژههای سدسازی، رودخانه ماربر از منطقه پادنا به خرسان و کارون میپیوندند، از طرفی رودخانه بشار به خرسان متصل و به کارون میریزد. روی رودخانه بشار سد تنگ سرخ، در بالادست سد ماندگان و در پایین دست سد خرسان را میخواهند احداث کنند. این را تجسم کنید.
وی افزود: همکار ما در منابع آب روی حقآبه زیست محیطی تحقیق انجام داده است. اگر در سدها اجازه دهیم حقآبه زیست محیطی به درستی انجام گیرد، مشکل زیادی ایجاد نخواهد شد. درخصوص سد تنگ سرخ و بر اساس گزارشی که در مطالعات این سد وجود دارد، نوشته شده حقابه زیست محیطی سد تنگ سرخ کمتر از یک مترمکعب بر ثانیه است، حقابه سد تنگ سرخ طبق سادهترین روشهای علمی ۳۰۰ مترمکعب است، در حالی که در مطالعات سد این عدد ۳۴ عنوان شده، یعنی یک دهم حقآبه واقعی سد تنگ سرخ را به عنوان حقابه در نظر گرفتهاند.
آروین بیان کرد: از طرف دیگر ماربر هم به همین شکل است، پایین دست سد ماندگان، خرسان، شهیدعباسپور، سد گتوند، سد کارون ۳، همه اینها روی حوزه آبریز کارون بزرگ هستند. قرار هست چه بشود؟ ما به عنوان یک کشوری که ادعای تمدن میکنیم، سؤال من این هست که ما باید به سمت توسعه پایدار حرکت کنیم، توسعه پایدار یعنی اینکه جامعه، اقتصاد، محیطزیست، سه ضلع توسعه پایدار هستند.
وی افزود: اگر قرار نیست در پروژه سدسازی به سمت توسعه پایدار حرکت کنیم، در پروژه پرورش گوسفند و دامداری باید به سمت توسعه پایدار برویم؟ خیر، توسعه پایدار مربوط به پروژههای بزرگی مثل سدسازی است. وقتی پروژه اجرا میکنیم باید به این موضوع فکر کنیم که همه افراد جامعه تحت عنوان عدالت اجتماعی فرصت برابری از اقتصاد داشته باشند، فعالیتهایی که افراد جامعه انجام میدهند باید با طبیعت و محیطزیست سازگار باشند، فعالیتهایی که افراد جامعه به عنوان پروژه انجام میدهند، باید قابلیت دوام داشته باشد، بنابراین از عدالت اجتماعی، زیستپذیری پروژهها، و قابلیت دوام یک فصل مشترکی تحت عنوان توسعه پایدار ایجاد میشود، هر پروژهای این سه شرط را رعایت نکند پایدار نخواهد بود.
آروین خاطرنشان کرد: چه مقدار از تعریف توسعه پایدار در این پروژهها اجرا میشود؟ هیچ. حجم سد تنگ سرخ ۱۲۵ میلیون مترمکعب است، توپوگرافی و ساختار منطقه کوهستانی این منطقه به گونهای است که حجم بالایی ندارد، و کلیدواژههایی عنوان میکنند که برخی مسائل حاکمیتی است، مثل بحران آب شرب اصفهان مسألهای حاکمیتی است. در حالی که بر اساس شاخصها و بر اساس سرانه ۲۲۰ لیتر آب در روز برای هر انسان، شهرهای اصفهان و یزد نیازی به آب شرب ما ندارند.
بر اساس شاخص علمی چرا استان اصفهان هیچگاه میزان برداشت از آب چاههای زاینده رود را اعلام نمیکند؟ چرا میزان مصرف آب در صنایعش را عنوان نمیکند؟ چرا استان اصفهان بجای اینکه آب از اکوسیستم دنا ببرد، میزان آب مورد نیازش را از طریق افزایش راندمان کشاورزیاش تأمین نمیکند؟ چرا استان اصفهان «آب را به نام شرب میبرید و به پای صنعت میریزید؟»
جمعبندی
دیانتی مدیرکل حفاظت محیطزیست استان کهگیلویه و بویراحمد در جمعبندی بحث خود گفت: سازمان محیطزیست سال ۹۵ با احداث سد خرسان ۳ مخالفت کرده است، اما این سد مصوبه هیئت وزیران را دارد، و در واقع سازمان محیطزیست در جلسه مذکور حضور نداشته است. احداث سد خرسان در ابتدا بهمنظور تولید برق بوده است و بعد انتقال آب شرب شده است. انتقال آب بینحوزهای صرفاً برای تأمین آب شرب است، اولویت اول با آب شرب است.
وی بیان کرد: سدها از جمله پروژههایی هستند که در سطح ملی در مورد آنها تصمیمگیری میشود، به صحبتهای کارشناسی توجه میکنند؛ ولی در نهایت تصمیمگیری ملی است.
دیانتی گفت: ما باید با مردم شفاف باشیم، اگر اعلام کردیم که فلان پروژه اجرا میشود، ببینیم آیا در همین پروژه اختیاراتی داریم یا نداریم؟ همه سدسازی و آب شرب را به دید منفی نگاه نکنیم، سدسازی جنبه منفی و مثبت دارد. سد تنگ سرخ ۱۵۶ میلیون مترمکعب ظرفیت دارد، و ۵۶ میلیون مترمکعب تأمین آب شرب شهر شیراز، ۲۰ میلیون مترمکعب آب شرب شهر یاسوج، ۱۳ میلیون مترمکعب صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد، ۳۴ میلیون مترمکعب حقابه زیستمحیطی، ۳۴ میلیون مترمکعب تأمین آب کشاورزی است.
دیانتی اظهار کرد: در بیشتر مناطق شهر یاسوج مشکل آب وجود دارد و آب جیرهبندی است، با احداث سد تنگ سرخ آب شهر یاسوج پایدار میشود. شهر یاسوج مرکز استان است و جمعیت آن افزایش مییابد و نیاز به آب و غذا و اشتغال دارد. اگر آب کشاورزی و صنعت تأمین شود، میتوانیم صنعت داشته باشیم.
دیانتی افزود: بر اساس آمایش سرزمین میزان صنایع تعریف شده است و باید بر اساس مجوز ایجاد شوند. در خیلی از جاها، مثلاً جلسات رفع موانع تولید، کمیسیون ماده ۱۱ طرحهایی هستند که شرایط و ضوابط محیط زیستی را ندارند. یکدست بهتنهایی صدا ندارد، در بحث سدسازی، سد آبریز ۱۲۰ میلیون مترمکعب تعریف شد، گفتند ارتفاع تاج سد باید پایین بیاید، و زیر ۱۰۰ میلیون مترمکعب بیاید، تنها سدی که گوشهای از مشکلات مردم کهگیلویه را حل میکند و بهصورت مشروط در سازمان محیطزیست مجوز داده شد. همانطور که در استان اصفهان همه پایکار هستند، در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز همه باید پایکار باشند.
سید جواد هادی اصل مستندساز و فعال محیط زیستی در جمعبندی صحبت خود و در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان در خصوص اینکه چرا مردم و مسئولان ما جلوی این سدسازی را نمیگیرند؟ گفت: مسئولان اصفهان زایندهرود را در بستر رودخانه خشک نگه میدارند، و عمداً آن را بستهاند، برای اینکه اقناعسازی عمومی انجام بگیرد، مردم و گردشگران از خشکی زایندهرود ناراحت شوند، مظلوم پنداری میکنند و مردم قانع شدهاند که اصفهان نیاز به آب دارد.
هادی اصل بیان کرد: اولین جایی که آب را بستهاند در حوالی زیباشهر اصفهان است، شهری که ۲۰ سال عمر دارد، سرسبز است و کشاورزی زیادی در این منطقه انجام دادهاند، حوالی فولاد اصفهان است، عقبتر از آن بند انحراف ذوبآهن است، عقبتر از آن سد انحراف آب کاشان است، هر دو طرف هزاران ویلا میبینید. ولی میگویند «ببینید کف زایندهرود خشک است، آب از کجا بیاوریم؟!» فکر نکنید بحث منافع ملی است، اگر بحث منافع ملی است، مگر ما جزء این ملت نیستیم؟
هادی اصل اظهار کرد: نوچههای برخی از نمایندگان گفتهاند حساب بنده را درآورند ببینند چقدر پول گرفته است؟ حتی برخی از همکاران آقای دیانتی هم ما را مورد اتهام قرار دادند، تخریب میکنند برای اینکه جلوی مطالبهگری را بگیرند.
محسن آروین عضو هیئتعلمی دانشگاه یاسوج در جمعبندی سخنان خود اظهار کرد: در خصوص سد تنگ سرخ، میگوییم شهر یاسوج بحران آب دارد، فقط ۲۰ میلیون مترمکعب تخصیص میدهیم، در کشاورزی ۳۴ میلیون مترمکعب میدهیم، ولی میدانید چند هکتار باغ سیب در بالادست سد تنگ سرخ زیر آب میرود و نابود میشود؟ باغهایی که اینهمه سال ثمر دادهاند را از بین میبرید و آب میبرید برای اینکه جای دیگری کشاورزی کنید؟ از امتداد رودخانه بشار تا پل بشار هیچ نقطهای مناسب احداث سد تنگ سرخ نبود غیر از همین جایی که الان در حال احداث است؟
وی گفت: به ما بر اساس مستندات نشان دهید نمیشد سد تنگ سرخ ۵۰۰ متر بالاتر از پل بردزرد که بالای روستای تنگ سرخ است، ببرید به استان فارس و الان فقط ۲۰ میلیون مترمکعب به ما بدهید؟ یا نمیشد در روستای قلات این سد را بزنید که با حجم سازهای کم، به حجم مخزن بزرگی برسیم؟ طبق یک مؤلفه دمدستی و ساده که میگوید ما سد را باید جایی از مقطع دره احداث کنیم که با کمترین حجم سازه به بیشترین حجم مخزن برسیم. سد تنگ سرخ دقیقاً در جایی احداث شده که عریضترین قسمت دره است و همین حجم سازه را چندین برابر میکند.
آروین افزود: دانشجوی من در مورد سد کوهبرد شاخصهای دمدستی را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده این سد توجیه اقتصادی ندارد، این سد در حال حاضر دو سال است که آبگیری شده، ولی نمیدانند چطور این آب را انتقال دهند! در کتابی منتشر شده و ترجمه کردهایم سیاستهای سدسازی و توسعه ایران در آن توضیح داده شده است. وزیر در تهران میگوید مردم این برای شما خوب است! و همان کار انجام میگیرد، مبدأ پروژهها وزیر است. اما فائو در خصوص سیاستهای مشارکتی از پایینبهبالا میگوید زمانی که در یک منطقه از طرف جامعه محلی درخواست احداث سد شده است، اینجا دیگر شمای مسئول نیاز ندارید التماس مردم بکنید که توجیه شوند. دولت میگوید منطقه مناسب را شناسایی کنید، و از نظر پارامترهای فنی و علمی بررسی میشود، و در نهایت ممکن است در این منطقه امکان سدسازی وجود نداشته باشد، و سد زده نمیشود.
به گزارش کبنا، عصر امروز (سهشنبه 6 آذرماه 1403) جلسه پرسشوپاسخ دانشجویی با موضوع «سدسازی غیرقانونی؛ از سد خرسان تا سد ماندگان» با حضور محسن آرمین عضو هیئتعلمی دانشگاه یاسوج، جواد هادی اصل فعال زیستمحیطی و عبدال دیانتی مدیرکل محیطزیست استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد.
جواد هادی اصل فعال زیستمحیطی استان کهگیلویه و بویراحمد، اظهار کرد: با این نگاه سدها را میساختند؛ حتی مقابل قانون آبوهوای پاک میایستادند، این مدل را داشته باشید، با همین مدل آمدند و در کشور ما شروع کردهاند به اجراییکردن سد مارونی که در کهگیلویه بنا شد، میدانید سال 42 آمریکاییها آن را اجرا کردند، همان مدل سدسازی را اجرا کردند و مردم ما در برخی از روستا آواره کردند و هزار تومان هم به آنها ندادند و اجازه یک لیوان آب برداشت از این سد را هم به ما ندادند؛ تا بخشی سرمایهدار بشوند و بخش دیگری از مردم هم آواره شوند. این نگاه بالابهپایین در واقع ظلم به مظلوم است و این بیعدالتی و ناحقی را در کشور ما که ادعا داریم، اجرا میکنند.
وی با طرح این سؤال که آیا ساخت «سد» بد است؟ افزود: فعالان زیستمحیطی میگویند که کلاً ساخت سد بد است، من قبول ندارم، سد هم بد و هم خوب است و سدها سبب توسعه میشوند و مضر هم هستند. الان میگویند که آمریکا صدها را تخریب کردهاند، من بررسی کردم که سال 1920 آن سدی که تخریب شده بود، عمرش تمام شده بود. سد کوثر عمرش ۵۰ساله است و 25 سال دیگر عمر دارد، گفتهاند که اگر لایه روبی و آن را تعمیر کنیم، میتوانیم نهایت تا 80 یا 100 سال دیگر از آن بهرهبرداری کنیم، بعد از آن ما هم باید آن را تخریب کنیم. در امریکا هزاران سد بود که این سدها 100 سال و 150 سال عمر داشتند و آنها را تخریب کردند و فیلمگرفتن و آنها را به خورد ما دادند که اینها برای حفظ محیطزیست است، نه اینطوری نبود؛ بلکه عمر سدها تمام شده بود. آمریکا چهل درصد گازهای گلخانهای دنیا را تولید میکند، ما در حال حاضر یک درصد هم نداریم و به ما میگویند، رعایت کنید من خودم رعایت نمیکنم.
هادی اصل در ادامه گفت: الان همان مدل سدسازی در استان کهگیلویه و بویراحمد در حال اجرا است. نمونه بارز آن سد خرسان 3 است که 10 هزار نفر از هموطنان ما از آن منطقه سادات محمودی اخراج میشوند و هزاران هکتار از جنگلهای استراتژیک و بلوط ما زیر آب میرود. از مخزن سد خرسان تا جاده سادات محمودی 40 کیلومتر طول دارد که شوخی نیست.
هادی اصل در ادامه گفت: خودشان گفتهاند که یک میلیارد و 980 میلیون مترمکعب ذخیره آب سد خرسان است، حقیقت ندارد، کنتور نمیاندازد. سد مارون در طراحی اول حدود 6 هزار میلیارد مترمکعب بوده و بعد گفتنه اند؛ یک میلیارد و 200 میلیون مترمکعب ظرفیت اسمی سد است؛ ولی در مدت 26 سال حدود 2 و نیم میلیارد مترمکعب آب ذخیره کردهاند و در سالهای خشکسالی زیر یک میلیارد مترمکعب ذخیره کردهاند. عدد بسیار بزرگی است.
وی افزود: مافیای آب فرد خاصی نیست، جریان است که وقتی شروع میشود، نمایندگان مجلس هم پشتش قرار میگیرند، و همانطوری که در آمریکا شرکتها پشت سر رئیس جمهور قرار میگیرد و او را به قدرت میرسانند، در کشور ما هم این گونه است.
وی افزود: ما باید جلوی اصفهان بایستیم. نمایندگان اصفهان به صورت حیرت انگیزی انگار نماینده شهر اسفهان هستند نه استان اصفهان؛ آن نمایندهای یقهاش را برای اصفهان پاره میکند، نماینده شهر اصفهان نیست، نماینده حوزه انتخابیه دیگری است؛ اما برای سد ماندگان داد میزند؛ چرا برای شهرستان خودش داد نمیزند، مافیا این جوری است. قدرت اینجا است، با این میتوانم رأی بیاورم، با این میتوانم پول به دست بیاورم، چگونه پول به دست میآورند، همان جمله مقاله نویسها و روزنامه نویسهای 1920 امریکاییها گفتهاند که سدها برای ما نساجیها را راه اندازی میکنند، برق تولید میکنند، درست میگویند، کارخانههایشان را راه اندازی میکنند. کارخانه فولاد که باید در هرمزگان باشد به بهانههای مختلف در اصفهان آن را احداث میکنند و الان فاز 12 کارخانه فولاد در حال راه اندازی است.
این فعال محیطزیست افزود: در یزد فاز 17 کارخانه فولاد در حال احداث است. آب کارخانههایمان را از کجا بیاریم، از این مستضعفین از همه جا بی خبر، چه کسانی؟ ما لرها.
جواد هادی اصل گفت: آب لرستان را غارت کردند، الان بیایم، سمت چاربهار، چاربهار غارت کردیم؛ حالا بیا سمت استان کهگیلویه و بویراحمد و به خاطر اینکه در این مسیر اذیت نشوند، قانون را دور میزنند، پس ببین مسئله فقط محیطزیست نیست که ما بخواهیم داد و بیداد کنیم، این ها برای ما حتی ارزش انسانی قائل نیستند. سال هاست دارم آنها را رصد میکنم. آنها ارزشی برای کار کارشناسی قائل نیستند.
وی فزود: 10 هزار نفر آواره میشود، اینها باید کجا بروند، حاشیه نشین شهرهای همچون یاسوج میشوند. مردم چهارمحال و بختیاری به خاطر اینکه عدالت زیستی اجرا نشد، به خاطر اینکه اجازه نمیدادند در چهارمحال و بختیاری کشاورزی و دامداری کنند، کارخانه ساده ایجاد شود، مجبور شدند به استان اصفهان مهاجرت کنند، نیروی کار مفت و الان در اصفهان به آنها توهین میشود.
این فعال زیست محیطی بیان کرد: در یزد به همشهریهای ما میگویند، غربتی، مصاحبههایشان را ببینید. من رصد کردم، سالها آنها را رصد میکنم. این فردی که شما به او میگویید؛ غربتی. هیچی ندارد و مجبور است که در این جا کارگری کند. در جاده اردکان به یزد اینقدر کارخانه احداث کردهاند که به اندازه درآمد سرانه کل استانهای کهگیلویه و بویراحمد و چهار محال و بختیاری در همین جاده ثروت اندوزی میکنند.
وی گفت: برنج در کهگیلویه و بویراحمد که رتبه دوم بارندگی کشور را دارد، ممنوع است؛ اما همین قانون در استان اصفهان وجود ندارد. زنان باشرف کهگیلویه و بویراحمد در استانهای دیگر گوجه چینی میکنند، در حالی که بهترین زمینهای کشاورزی متعلق به حوزه کهگیلویه است و کل کشور را ما میتوانیم تأمین کنیم؛ اما حق نداریم.
محسن آروین عضو هیئتعلمی دانشگاه یاسوج گفت: سدسازی در دنیا مطلقاً بد یا خوب نیست، به بعضی از پروژهها باید تمدنی نگاه کرد، تا بتوانیم درست اظهارنظر کنیم. درخصوص پروژههای سدسازی، رودخانه ماربر از منطقه پادنا به خرسان و کارون میپیوندند، از طرفی رودخانه بشار به خرسان متصل و به کارون میریزد. روی رودخانه بشار سد تنگ سرخ، در بالادست سد ماندگان و در پایین دست سد خرسان را میخواهند احداث کنند. این را تجسم کنید.
وی افزود: همکار ما در منابع آب روی حقآبه زیست محیطی تحقیق انجام داده است. اگر در سدها اجازه دهیم حقآبه زیست محیطی به درستی انجام گیرد، مشکل زیادی ایجاد نخواهد شد. درخصوص سد تنگ سرخ و بر اساس گزارشی که در مطالعات این سد وجود دارد، نوشته شده حقابه زیست محیطی سد تنگ سرخ کمتر از یک مترمکعب بر ثانیه است، حقابه سد تنگ سرخ طبق سادهترین روشهای علمی ۳۰۰ مترمکعب است، در حالی که در مطالعات سد این عدد ۳۴ عنوان شده، یعنی یک دهم حقآبه واقعی سد تنگ سرخ را به عنوان حقابه در نظر گرفتهاند.
آروین بیان کرد: از طرف دیگر ماربر هم به همین شکل است، پایین دست سد ماندگان، خرسان، شهیدعباسپور، سد گتوند، سد کارون ۳، همه اینها روی حوزه آبریز کارون بزرگ هستند. قرار هست چه بشود؟ ما به عنوان یک کشوری که ادعای تمدن میکنیم، سؤال من این هست که ما باید به سمت توسعه پایدار حرکت کنیم، توسعه پایدار یعنی اینکه جامعه، اقتصاد، محیطزیست، سه ضلع توسعه پایدار هستند.
وی افزود: اگر قرار نیست در پروژه سدسازی به سمت توسعه پایدار حرکت کنیم، در پروژه پرورش گوسفند و دامداری باید به سمت توسعه پایدار برویم؟ خیر، توسعه پایدار مربوط به پروژههای بزرگی مثل سدسازی است. وقتی پروژه اجرا میکنیم باید به این موضوع فکر کنیم که همه افراد جامعه تحت عنوان عدالت اجتماعی فرصت برابری از اقتصاد داشته باشند، فعالیتهایی که افراد جامعه انجام میدهند باید با طبیعت و محیطزیست سازگار باشند، فعالیتهایی که افراد جامعه به عنوان پروژه انجام میدهند، باید قابلیت دوام داشته باشد، بنابراین از عدالت اجتماعی، زیستپذیری پروژهها، و قابلیت دوام یک فصل مشترکی تحت عنوان توسعه پایدار ایجاد میشود، هر پروژهای این سه شرط را رعایت نکند پایدار نخواهد بود.
آروین خاطرنشان کرد: چه مقدار از تعریف توسعه پایدار در این پروژهها اجرا میشود؟ هیچ. حجم سد تنگ سرخ ۱۲۵ میلیون مترمکعب است، توپوگرافی و ساختار منطقه کوهستانی این منطقه به گونهای است که حجم بالایی ندارد، و کلیدواژههایی عنوان میکنند که برخی مسائل حاکمیتی است، مثل بحران آب شرب اصفهان مسألهای حاکمیتی است. در حالی که بر اساس شاخصها و بر اساس سرانه ۲۲۰ لیتر آب در روز برای هر انسان، شهرهای اصفهان و یزد نیازی به آب شرب ما ندارند.
بر اساس شاخص علمی چرا استان اصفهان هیچگاه میزان برداشت از آب چاههای زاینده رود را اعلام نمیکند؟ چرا میزان مصرف آب در صنایعش را عنوان نمیکند؟ چرا استان اصفهان بجای اینکه آب از اکوسیستم دنا ببرد، میزان آب مورد نیازش را از طریق افزایش راندمان کشاورزیاش تأمین نمیکند؟ چرا استان اصفهان «آب را به نام شرب میبرید و به پای صنعت میریزید؟»
جمعبندی
دیانتی مدیرکل حفاظت محیطزیست استان کهگیلویه و بویراحمد در جمعبندی بحث خود گفت: سازمان محیطزیست سال ۹۵ با احداث سد خرسان ۳ مخالفت کرده است، اما این سد مصوبه هیئت وزیران را دارد، و در واقع سازمان محیطزیست در جلسه مذکور حضور نداشته است. احداث سد خرسان در ابتدا بهمنظور تولید برق بوده است و بعد انتقال آب شرب شده است. انتقال آب بینحوزهای صرفاً برای تأمین آب شرب است، اولویت اول با آب شرب است.
وی بیان کرد: سدها از جمله پروژههایی هستند که در سطح ملی در مورد آنها تصمیمگیری میشود، به صحبتهای کارشناسی توجه میکنند؛ ولی در نهایت تصمیمگیری ملی است.
دیانتی گفت: ما باید با مردم شفاف باشیم، اگر اعلام کردیم که فلان پروژه اجرا میشود، ببینیم آیا در همین پروژه اختیاراتی داریم یا نداریم؟ همه سدسازی و آب شرب را به دید منفی نگاه نکنیم، سدسازی جنبه منفی و مثبت دارد. سد تنگ سرخ ۱۵۶ میلیون مترمکعب ظرفیت دارد، و ۵۶ میلیون مترمکعب تأمین آب شرب شهر شیراز، ۲۰ میلیون مترمکعب آب شرب شهر یاسوج، ۱۳ میلیون مترمکعب صنعت استان کهگیلویه و بویراحمد، ۳۴ میلیون مترمکعب حقابه زیستمحیطی، ۳۴ میلیون مترمکعب تأمین آب کشاورزی است.
دیانتی اظهار کرد: در بیشتر مناطق شهر یاسوج مشکل آب وجود دارد و آب جیرهبندی است، با احداث سد تنگ سرخ آب شهر یاسوج پایدار میشود. شهر یاسوج مرکز استان است و جمعیت آن افزایش مییابد و نیاز به آب و غذا و اشتغال دارد. اگر آب کشاورزی و صنعت تأمین شود، میتوانیم صنعت داشته باشیم.
دیانتی افزود: بر اساس آمایش سرزمین میزان صنایع تعریف شده است و باید بر اساس مجوز ایجاد شوند. در خیلی از جاها، مثلاً جلسات رفع موانع تولید، کمیسیون ماده ۱۱ طرحهایی هستند که شرایط و ضوابط محیط زیستی را ندارند. یکدست بهتنهایی صدا ندارد، در بحث سدسازی، سد آبریز ۱۲۰ میلیون مترمکعب تعریف شد، گفتند ارتفاع تاج سد باید پایین بیاید، و زیر ۱۰۰ میلیون مترمکعب بیاید، تنها سدی که گوشهای از مشکلات مردم کهگیلویه را حل میکند و بهصورت مشروط در سازمان محیطزیست مجوز داده شد. همانطور که در استان اصفهان همه پایکار هستند، در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز همه باید پایکار باشند.
سید جواد هادی اصل مستندساز و فعال محیط زیستی در جمعبندی صحبت خود و در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان در خصوص اینکه چرا مردم و مسئولان ما جلوی این سدسازی را نمیگیرند؟ گفت: مسئولان اصفهان زایندهرود را در بستر رودخانه خشک نگه میدارند، و عمداً آن را بستهاند، برای اینکه اقناعسازی عمومی انجام بگیرد، مردم و گردشگران از خشکی زایندهرود ناراحت شوند، مظلوم پنداری میکنند و مردم قانع شدهاند که اصفهان نیاز به آب دارد.
هادی اصل بیان کرد: اولین جایی که آب را بستهاند در حوالی زیباشهر اصفهان است، شهری که ۲۰ سال عمر دارد، سرسبز است و کشاورزی زیادی در این منطقه انجام دادهاند، حوالی فولاد اصفهان است، عقبتر از آن بند انحراف ذوبآهن است، عقبتر از آن سد انحراف آب کاشان است، هر دو طرف هزاران ویلا میبینید. ولی میگویند «ببینید کف زایندهرود خشک است، آب از کجا بیاوریم؟!» فکر نکنید بحث منافع ملی است، اگر بحث منافع ملی است، مگر ما جزء این ملت نیستیم؟
هادی اصل اظهار کرد: نوچههای برخی از نمایندگان گفتهاند حساب بنده را درآورند ببینند چقدر پول گرفته است؟ حتی برخی از همکاران آقای دیانتی هم ما را مورد اتهام قرار دادند، تخریب میکنند برای اینکه جلوی مطالبهگری را بگیرند.
محسن آروین عضو هیئتعلمی دانشگاه یاسوج در جمعبندی سخنان خود اظهار کرد: در خصوص سد تنگ سرخ، میگوییم شهر یاسوج بحران آب دارد، فقط ۲۰ میلیون مترمکعب تخصیص میدهیم، در کشاورزی ۳۴ میلیون مترمکعب میدهیم، ولی میدانید چند هکتار باغ سیب در بالادست سد تنگ سرخ زیر آب میرود و نابود میشود؟ باغهایی که اینهمه سال ثمر دادهاند را از بین میبرید و آب میبرید برای اینکه جای دیگری کشاورزی کنید؟ از امتداد رودخانه بشار تا پل بشار هیچ نقطهای مناسب احداث سد تنگ سرخ نبود غیر از همین جایی که الان در حال احداث است؟
وی گفت: به ما بر اساس مستندات نشان دهید نمیشد سد تنگ سرخ ۵۰۰ متر بالاتر از پل بردزرد که بالای روستای تنگ سرخ است، ببرید به استان فارس و الان فقط ۲۰ میلیون مترمکعب به ما بدهید؟ یا نمیشد در روستای قلات این سد را بزنید که با حجم سازهای کم، به حجم مخزن بزرگی برسیم؟ طبق یک مؤلفه دمدستی و ساده که میگوید ما سد را باید جایی از مقطع دره احداث کنیم که با کمترین حجم سازه به بیشترین حجم مخزن برسیم. سد تنگ سرخ دقیقاً در جایی احداث شده که عریضترین قسمت دره است و همین حجم سازه را چندین برابر میکند.
آروین افزود: دانشجوی من در مورد سد کوهبرد شاخصهای دمدستی را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده این سد توجیه اقتصادی ندارد، این سد در حال حاضر دو سال است که آبگیری شده، ولی نمیدانند چطور این آب را انتقال دهند! در کتابی منتشر شده و ترجمه کردهایم سیاستهای سدسازی و توسعه ایران در آن توضیح داده شده است. وزیر در تهران میگوید مردم این برای شما خوب است! و همان کار انجام میگیرد، مبدأ پروژهها وزیر است. اما فائو در خصوص سیاستهای مشارکتی از پایینبهبالا میگوید زمانی که در یک منطقه از طرف جامعه محلی درخواست احداث سد شده است، اینجا دیگر شمای مسئول نیاز ندارید التماس مردم بکنید که توجیه شوند. دولت میگوید منطقه مناسب را شناسایی کنید، و از نظر پارامترهای فنی و علمی بررسی میشود، و در نهایت ممکن است در این منطقه امکان سدسازی وجود نداشته باشد، و سد زده نمیشود.