تاریخ انتشار
جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۲۳:۱۵
کد مطلب : ۴۹۵۸۰۹
هشدار به واشنگتن درباره تهران؛
ایران با این ابزارها می تواند به آمریکا ضربه بزند / ۴ نتیجه محسوس سیاست فشار حداکثری
۰
کبنا ؛دولت آمریکا برای مواجهه با ایران در حالی بار دیگر به «چماق تحریم» و «هویج مذاکره» متوسل شده که تحلیلگران بینالمللی معتقدند بهکارگیری سیاست «فشارحداکثری ۲» ازسوی دونالد ترامپ دیگر نمیتواند ابزاری کارآمد برای کشاندن تهران به پای میز مذاکره باشد.
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، سخنرانی روز جمعه رهبر معظمانقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش و تاکید ایشان بر بیحاصل بودن مذاکره با آمریکا در حالی در کانون توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفتهاست که تحلیلگران بینالمللی معتقدند تهدیدهای ترامپ نمیتواند بر راهبردهای تهران تاثیر معناداری داشته باشد، چراکه اکنون دیگر مشخص شده که «فشار حداکثری» بر تهران «نتایج حداقلی» برای آمریکا بهدنبال داشتهاست.
«شورای امور جهانی خاورمیانه» در تازهترین گزارش خود به موضوع مواجهه تهران – واشنگتن در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ پرداخته و تاکید کرده است که «دیپلماسی اجباری» نه تنها ایران را به سوی میز مذاکره با آمریکا نمیآورد، بلکه کشاندن دامنه تهدیدها به حوزه امنیت ملی ایران، نتیجهای جز «تقویت رفتارهای تهاجمی تهران» نخواهد داشت.
در گزارش «شورای امور جهانی خاورمیانه» با تاکید بر اینکه «موضوع ایران» یکی از مهمترین مسائل سیاستخارجی ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش بهحساب میآید، تصریح شدهاست که «ترامپ کمپین فشارحداکثری را احیا کرد. همزمان، شاهینها در واشنگتن از دولت میخواهند از اسرائیل در حمله به زیرساختهای هستهای و اقتصادی ایران حمایت کند. آنان درعینحال تلاش میکنند تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) را متقاعد کنند مکانیسم ماشه را فعال کنند و تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را بازگردانند».
این گزارش اهداف طرفهای مقابل برای کشاندن ایران به میز مذاکره را «بحث با ایران درباره موضوعهای هستهای، موشکی و منطقهای از موضع ضعف» ارزیابی میکند.
هشداری به واشنگتن
در ادامه گزارش با اشاره به تجربه چند دههای «دیپلماسی اجباری»، تاکید شدهاست که بهکارگیری این شیوه فقط «درک تهدید ایران» را تقویت و تهران را تحریک میکند که استفاده از همه گزینههای موجود علیه منافع آمریکا در منطقه را مدنظر داشته باشد؛ «این موضوع زمانی محسوستر میشود که دیپلماسی اجباری با هدف تضعیف امنیت ملی تهران و قدرت بازدارندگی آن پیگیری شود».
تحلیلگران «شورای امور جهانی خاورمیانه» به بررسی دیدگاه تهران در این معادله میپردازند و تاکید میکنند که ذهنیت سیاستخارجی ایران در طول یک قرن گذشته با جنگها، کودتاها و تحریمهایی شکل یافته که با دخالت یا نفوذ قابلتوجه غرب و بهویژه آمریکا صورت گرفته است؛ «این زمینه تاریخی، ایران را بهشدت نسبت به مداخله خارجی و استفاده از زور حساس کردهاست و پیشگیری از آن در چشمانداز سیاستخارجی این کشور نیز نقش اساسی دارد».
در ادامه این گزارش ضمن اشاره به نمونههایی از تهدیدزاییهای طرفهای غربی و بهویژه آمریکا علیه ایران، تاکید شدهاست که «علاوه بر اینها، تهران آمریکا را به دلیل خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری مقصر میداند. تهران این سیاست را تلاشی برای «تغییر رژیم» یا حداقل محدود کردن توانایی ایران برای دفاع از خود میداند. این احساس ناامنی، اگر توسط دولت دوم ترامپ تقویت شود، ایران را به مذاکره متمایل نخواهد کرد، بلکه این کشور را به سمت گرفتن حالت تهاجمیتر سوق میدهد».
تبعات ادامه یک سیاست شکست خورده
تحلیلگران «شورای امور جهانی خاورمیانه» در ادامه ایران به پیامدهای «سیاست شکست خورده فشارحداکثری علیه ایران» در دوره نخست ترامپ و نتایج ادامه چنین سیاستی در دور دوم اشاره میکنند:
نتایج دور نخست سیاست فشارحداکثری
«شورای امور جهانی خاورمیانه» در پایان گزارش تحلیلی خود به تشریح راهکارهایی خطاب به طرف آمریکایی برای مواجهه با ایران میپردازد و تاکید میکند: «رویکرد قهرآمیز آمریکا در قبال ایران نه تنها نتایج مثبتی به همراه نداشته است، بلکه نتیجه معکوس داشته است. روش مناسب، تعامل دیپلماتیک بدون افزایش تحریمها یا تهدید به زور است. رویکرد اعتمادساز گام به گام میتواند نگرانیهای امنیتی ایران را کاهش دهد».
به گزارش کبنا به نقل از همشهری آنلاین، سخنرانی روز جمعه رهبر معظمانقلاب در دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش و تاکید ایشان بر بیحاصل بودن مذاکره با آمریکا در حالی در کانون توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفتهاست که تحلیلگران بینالمللی معتقدند تهدیدهای ترامپ نمیتواند بر راهبردهای تهران تاثیر معناداری داشته باشد، چراکه اکنون دیگر مشخص شده که «فشار حداکثری» بر تهران «نتایج حداقلی» برای آمریکا بهدنبال داشتهاست.
«شورای امور جهانی خاورمیانه» در تازهترین گزارش خود به موضوع مواجهه تهران – واشنگتن در دور دوم ریاستجمهوری ترامپ پرداخته و تاکید کرده است که «دیپلماسی اجباری» نه تنها ایران را به سوی میز مذاکره با آمریکا نمیآورد، بلکه کشاندن دامنه تهدیدها به حوزه امنیت ملی ایران، نتیجهای جز «تقویت رفتارهای تهاجمی تهران» نخواهد داشت.
در گزارش «شورای امور جهانی خاورمیانه» با تاکید بر اینکه «موضوع ایران» یکی از مهمترین مسائل سیاستخارجی ترامپ در دوره دوم ریاستجمهوریاش بهحساب میآید، تصریح شدهاست که «ترامپ کمپین فشارحداکثری را احیا کرد. همزمان، شاهینها در واشنگتن از دولت میخواهند از اسرائیل در حمله به زیرساختهای هستهای و اقتصادی ایران حمایت کند. آنان درعینحال تلاش میکنند تروئیکای اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) را متقاعد کنند مکانیسم ماشه را فعال کنند و تحریمهای شورای امنیت علیه ایران را بازگردانند».
این گزارش اهداف طرفهای مقابل برای کشاندن ایران به میز مذاکره را «بحث با ایران درباره موضوعهای هستهای، موشکی و منطقهای از موضع ضعف» ارزیابی میکند.
هشداری به واشنگتن
در ادامه گزارش با اشاره به تجربه چند دههای «دیپلماسی اجباری»، تاکید شدهاست که بهکارگیری این شیوه فقط «درک تهدید ایران» را تقویت و تهران را تحریک میکند که استفاده از همه گزینههای موجود علیه منافع آمریکا در منطقه را مدنظر داشته باشد؛ «این موضوع زمانی محسوستر میشود که دیپلماسی اجباری با هدف تضعیف امنیت ملی تهران و قدرت بازدارندگی آن پیگیری شود».
تحلیلگران «شورای امور جهانی خاورمیانه» به بررسی دیدگاه تهران در این معادله میپردازند و تاکید میکنند که ذهنیت سیاستخارجی ایران در طول یک قرن گذشته با جنگها، کودتاها و تحریمهایی شکل یافته که با دخالت یا نفوذ قابلتوجه غرب و بهویژه آمریکا صورت گرفته است؛ «این زمینه تاریخی، ایران را بهشدت نسبت به مداخله خارجی و استفاده از زور حساس کردهاست و پیشگیری از آن در چشمانداز سیاستخارجی این کشور نیز نقش اساسی دارد».
در ادامه این گزارش ضمن اشاره به نمونههایی از تهدیدزاییهای طرفهای غربی و بهویژه آمریکا علیه ایران، تاکید شدهاست که «علاوه بر اینها، تهران آمریکا را به دلیل خروج از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری مقصر میداند. تهران این سیاست را تلاشی برای «تغییر رژیم» یا حداقل محدود کردن توانایی ایران برای دفاع از خود میداند. این احساس ناامنی، اگر توسط دولت دوم ترامپ تقویت شود، ایران را به مذاکره متمایل نخواهد کرد، بلکه این کشور را به سمت گرفتن حالت تهاجمیتر سوق میدهد».
تبعات ادامه یک سیاست شکست خورده
تحلیلگران «شورای امور جهانی خاورمیانه» در ادامه ایران به پیامدهای «سیاست شکست خورده فشارحداکثری علیه ایران» در دوره نخست ترامپ و نتایج ادامه چنین سیاستی در دور دوم اشاره میکنند:
نتایج دور نخست سیاست فشارحداکثری
- اثر معکوس داشتن در محدود کردن برنامه هستهای ایران
افزایش غنیسازی اورانیوم ایران به بیش از ۶۰ درصد
ارتقای قابلتوجه فناوریهای موشکی و ماهوارهای ازسوی ایران
توسعه روزافزون سامانه های پهپادی ایران
- بیاثر شدن تهدید توسل به نیروی نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران به دلیل قرارگیری تاسیسات ایران در عمق بسیار زیاد
تبعات تضعیف ساختار «دفاع پیشرو» ایران برای خاورمیانه
استفاده ایران از ابزارهای در اختیارش برای بازدارندگی در برابر تهدیدهای خارجی
احتمال تغییر در سیاستگذاریهای هستهای ایران
نزدیک شدن روزافزون به روسیه و چین
بهراه افتادن جنگ نامتقارن برای تضعیف آمریکا و متحدانش
وجود احتمال اعمال کنترل ایران بر تنگه هرمز بهمنظور مختل کردن کشتیرانی و تجارت بینالمللی
«شورای امور جهانی خاورمیانه» در پایان گزارش تحلیلی خود به تشریح راهکارهایی خطاب به طرف آمریکایی برای مواجهه با ایران میپردازد و تاکید میکند: «رویکرد قهرآمیز آمریکا در قبال ایران نه تنها نتایج مثبتی به همراه نداشته است، بلکه نتیجه معکوس داشته است. روش مناسب، تعامل دیپلماتیک بدون افزایش تحریمها یا تهدید به زور است. رویکرد اعتمادساز گام به گام میتواند نگرانیهای امنیتی ایران را کاهش دهد».