جهان‌بینی‌ای که محدود به لنده، چاروسا و ممبی است / راز تخریب نیروهای خودساخته کهگیلویه و بویراحمد در کجاست؟ / نیم‌قرن نمایندگی موحد و تجربه تلخ عدم رشد نیروی انسانی

کبنا ؛یادداشت ارسالی - دولت چهاردهم در حالی بر سر کار آمد که گفتمانی متفاوت با دولت پیش از خود داشت. در آن انتخابات که بخش بسیار اندکی نسبت به پیروزی مسعود پزشکیان امیدوار بودند، در نهایت، پیش‌بینی‌های اولیه نادرست از آب درآمد و پزشکیان توانست به عنوان رئیس دولت چهاردهم برگزیده شود.
در ایام تبلیغات انتخاباتی در استان کهگیلویه و بویراحمد، در روزهای نخست نمایندگان همسو با پزشکیان موضعی در حمایت از او نمی‌گرفتند؛ شاید گمان نمی‌کردند او برنده انتخابات شود. اما به هر حال محمد بهرامی و غلامرضا تاجگردون، حمایت خود از پزشکیان را علنی کردند. در این میان، سید محمد موحد همراه با بسیاری دیگر از سیاسیون استان جانب محمدباقر قالیباف را گرفتند. پس از آن‌که نامزد مطبوعشان نتوانست به دور دوم انتخابات راه یابد، آن‌ها باز هم به سمت رقیب پزشکیان رفتند و این‌بار به جای قالیباف، از سعید جلیلی حمایت کردند.
در نهایت موحد و همراهانش نتوانستند تحلیل درستی از انتخابات به دست دهند و از کسی حمایت کردند که حتی با مشارکت پایین، نتوانست پیروز انتخابات شود. به نظر می‌رسید حالا که این نماینده استان، بازی را در سطح ریاست جمهوری واگذار کرده، دیگر تلاش چندانی برای سطح اجرایی در استان نکند و به همان نقش نظارتی خود بسنده نماید. اما خیلی زود این تصورات شکست خورد. شنیده می‌شود، نزدیکان او در حال رایزنی برای مناصب مدیریتی مهم استان هستند. حتی بخشی از فرمانداری‌ها نیز به افرادی داده شده که به نوعی به او نزدیکی دارند. اما باز هم به این میزان راضی نیستند و شنیده می‌شود رایزنی‌های زیادی برای فرمانداری کهگیلویه مرکزی نیز از سوی نزدیکان او صورت گرفته است.
نماینده محترم در طول سال‌های گذشته با تغییر دولت، به نوعی شبیه همان دولت و گفتمان آن شده، به نظر می‌رسد در دوره کنونی نیز همین استراتژی را در پیش بگیرد. اخیراً دیده می‌شود برخی از افرادی که به نوعی خود را نزدیک به تیم او عنوان می‌کنند راه نادرست سیاسی، تخریب برخی از نیروهای سیاسی خودساخته استان کهگیلویه و بویراحمد را در پیش گرفته‌اند. نیروهایی که نه به دلیل نزدیکی به طیفی خاص، بلکه به دلیل تلاش‌های فردی توانسته‌اند به جایگاه‌هایی برسند؛ این افراد همان‌هایی هستند که می‌توان از آنها به‌عنوان نیروهای خودساخته سیاسی استان نام برد. تعداد آن‌ها نیز کم نیست؛ افشانی، سید کامل تقوی نژاد، ریحان سروش مقدم، سید علی اسماعیلی و ... تنها بخشی از این افراد هستند.
جالب این‌جاست که در کهگیلویه بزرگ فضای کمی برای رشد نیروهای انسانی فراهم شده است و هر که توانسته رشد کند به واسطه تلاش‌های فردی‌اش بوده است، نه نزدیکی به نماینده. اما برخی از نیروهای سیاسی استان در بویراحمد و گچساران، دقیقاً به دلیل حمایت‌های نمایندگان رشد کرده‌اند. بحث بر سر این است که در این دو حوزه انتخابیه، علاوه بر نیروهای خودساخته، نمایندگان نیز به نیروهای دیگر پر و بال و اجازه رشد داده‌اند، اما در کهگیلویه چنین فضایی از سوی نماینده برای نیروهای شایسته فراهم نشده است.
مهمترین نیرویی که در سال‌های گذشته به موحد نسبت داده می‌شد، یکی از معاونین استاندار بود که حالا روزهای بدی را سپری می‌کند؛ شاید به همین خاطر است که هرزگاهی تخریب‌هایی نسبت به نیروهای مخالف موحد صورت می‌گیرد؛ گویا آنها فکر می‌کنند علاوه بر این‌که بازی را در سطح ملی باخته‌اند، در سطح محلی نیز در حال باخت هستند.
گفته می‌شود برای موحد، دغدغه‌های ملی چندان اهمیتی ندارد و دنیای او محدود به لنده، چاروسا و ممبی سرآسیاب بوده و هست؛ این در حالی است که یک نماینده، نماینده ملی و همه مردم کشور است. او حتی آنقدر فضای رشد فراهم نکرده که نمی‌توان رشد یک نیروی انسانی را به او نسبت داد و گفت یک یا چندین نفر به واسطه او در سطح کشور به جایگاهی رسیده‌اند.
به نظر می‌رسد اگر نزدیکانش، کاری به نیروهای انسانی نداشته باشند، آنها بهتر می‌توانند رشد کنند.
بااین‌وجود به همگان توصیه می‌شود که دست از شب‌نامه‌نویسی و تخریب علیه نیروهای خودساخته برداشته شود تا آنهایی که می‌توانند و شایستگی‌اش را دارند، به جایگاهی که حقشان است برسند.