تاریخ انتشار
جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۲۲
کد مطلب : ۴۷۵۴۷۳
یادداشت؛
عزلهای فنی و اداری نه سیاسی
۰
کبنا ؛ شورای سردبیری کبنا نیوز - در روزهای و هفتههای گذشته شاهد عزل دو مدیر کاملاً وابسته به مهدی روشنفکر در عرصه مدیریتی استان کهگیلویه و بویراحمد بودیم. ریحان بهادر و حسینعلی عزتخواه دو مدیری بودند که خیلی زود بعد از عدم پیروزی مهدی روشنفکر در انتخابات دوازدهم کنار گذاشته شدند تا حالا زمزمههای بیشتری از عزل برخی دیگر از «مدیران روشنفکری» به گوش میرسد.
قطع و یقین حالا هم خود شخص روشنفکر و هم تیم رسانهای و نزدیکانش در بین اعضای طیفی که «جریان ندای وحدت» خوانده میشود این عزلها را نتیجه فشار مخالفین در جهت حذف این جریان میخوانند و خیانتکاران داخلی به جریانشان را در این وضعیت مقصر میدانند. اما نکتهای که در این میان نباید مغفول بماند آن است که این تغییرات به نظر میرسد تغییرات سازمانی و بر اساس ارزیابی عملکرد این مدیران باشد. حتی قبل از انتخابات برنامههایی برای جابهجایی در این دستگاهها وجود داشت؛ اما فشار و لابی نماینده بویراحمد مانع از عزل مدیران وابسته به خود شده بود. از سوی دیگر هنوز که نمایندگان جدید مستقر نشدهاند و درعینحال نیز از نفوذ و ارتباط جریانی با دولت برخوردار نیستند که بتوانند در عزل و نصبها دخالت کنند. ضمن آن که بهاحتمالقوی محمد بهرامی از این تغییرات نباید راضی باشد چرا که نه مدیران جدید وابسته و حتی هم شهرستانی وی هستند و هم اینکه خیلی زود بخش عظیمی از مردم حوزه انتخابیه نسبت به وی سوءظن منطقهای و قومی پیدا میکنند.
واقعیت آن است که این مدیران عزل شده عملکرد بسیار ضعیفی داشتند که این خود از نکات منفی در عملکرد روشنفکر بود که هم از مدیران ناکارآمد حمایت میکرد و هم مانع عزل این مدیران میشد. در مورد ریحان بهادر گفته میشود در چندین نوبت قرار بر تغییر وی بود که نماینده فعلی بویراحمد با حضور در وزارت نفت و دیدار با شخص وزیر نفت مانع از این کار شد و حتی بعد از انتخابات نیز به شرکت گاز کشو رفته بود تا در دیدار با چگنی مدیرعامل گاز کشور وی را از این تغییر منصرف کند.
در همان ابتدای انتصاب این مدیران نسبت به عملکرد این افراد انتقادات و تردیدهای زیادی وجود داشت؛ ولی فشار نماینده باعث شد که این انتصابات صورت گیرد. در مورد رضا پارسیاننژاد که گمانهها از عزل قریبالوقوع وی حکایت دارد نیز از همان ابتدا برخی این انتصاب را باتوجهبه تجربه پارسیاننژاد در حوزه هنری اشتباه میدانستند؛ اما پافشاری نماینده سبب صدور حکم برای وی شد. محمد راستا نیز در طول دوره مدیریت خود در راه شهرسازی استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از ضعیفترین کارنامهها را به جا گذاشته است و ابقا طولانیمدت وی جای تعجب و شگفتی دارد. در مورد عزتخواه و آموزشوپرورش که دیگر نیازی به تکرار مکررات نیست.
بنابراین باید این نکته را بهخاطر داشت برخی تغییرات دلیل فنی و اداری دارند و اتفاقاً در این موارد باید به انتصاب اولیه و ادامه کار اینگونه افراد شک کرد و ریشه آن را در زدوبندها و دخالتهای نمایندگان در کار قوه مجریه دانست و این تجربه ناموفق را بهعنوان نمونهای در ادامه مسیر مدنظر داشت که بار دیگر چنین تجربههایی تکرار نشود. ضمن آن که اگر هم تغییری با مشورت نمایندگان جدید صورت گرفت هرگز نباید غیرمعمول دیده شود چرا که حداقل مطالبه مردم از منتخبین خود خانهتکانی مدیریتی و حضور مدیران کارآمد و توانا در سطوح مدیریتی استان است.
تغییر مدیران ضعیف ضرورتی است که نباید بهپای مصلحت و برخی نگرانیهای انتخاباتی ذبح و جلوی آن گرفته و یا وقفهای در آن ایجاد شود.
قطع و یقین حالا هم خود شخص روشنفکر و هم تیم رسانهای و نزدیکانش در بین اعضای طیفی که «جریان ندای وحدت» خوانده میشود این عزلها را نتیجه فشار مخالفین در جهت حذف این جریان میخوانند و خیانتکاران داخلی به جریانشان را در این وضعیت مقصر میدانند. اما نکتهای که در این میان نباید مغفول بماند آن است که این تغییرات به نظر میرسد تغییرات سازمانی و بر اساس ارزیابی عملکرد این مدیران باشد. حتی قبل از انتخابات برنامههایی برای جابهجایی در این دستگاهها وجود داشت؛ اما فشار و لابی نماینده بویراحمد مانع از عزل مدیران وابسته به خود شده بود. از سوی دیگر هنوز که نمایندگان جدید مستقر نشدهاند و درعینحال نیز از نفوذ و ارتباط جریانی با دولت برخوردار نیستند که بتوانند در عزل و نصبها دخالت کنند. ضمن آن که بهاحتمالقوی محمد بهرامی از این تغییرات نباید راضی باشد چرا که نه مدیران جدید وابسته و حتی هم شهرستانی وی هستند و هم اینکه خیلی زود بخش عظیمی از مردم حوزه انتخابیه نسبت به وی سوءظن منطقهای و قومی پیدا میکنند.
واقعیت آن است که این مدیران عزل شده عملکرد بسیار ضعیفی داشتند که این خود از نکات منفی در عملکرد روشنفکر بود که هم از مدیران ناکارآمد حمایت میکرد و هم مانع عزل این مدیران میشد. در مورد ریحان بهادر گفته میشود در چندین نوبت قرار بر تغییر وی بود که نماینده فعلی بویراحمد با حضور در وزارت نفت و دیدار با شخص وزیر نفت مانع از این کار شد و حتی بعد از انتخابات نیز به شرکت گاز کشو رفته بود تا در دیدار با چگنی مدیرعامل گاز کشور وی را از این تغییر منصرف کند.
در همان ابتدای انتصاب این مدیران نسبت به عملکرد این افراد انتقادات و تردیدهای زیادی وجود داشت؛ ولی فشار نماینده باعث شد که این انتصابات صورت گیرد. در مورد رضا پارسیاننژاد که گمانهها از عزل قریبالوقوع وی حکایت دارد نیز از همان ابتدا برخی این انتصاب را باتوجهبه تجربه پارسیاننژاد در حوزه هنری اشتباه میدانستند؛ اما پافشاری نماینده سبب صدور حکم برای وی شد. محمد راستا نیز در طول دوره مدیریت خود در راه شهرسازی استان کهگیلویه و بویراحمد یکی از ضعیفترین کارنامهها را به جا گذاشته است و ابقا طولانیمدت وی جای تعجب و شگفتی دارد. در مورد عزتخواه و آموزشوپرورش که دیگر نیازی به تکرار مکررات نیست.
بنابراین باید این نکته را بهخاطر داشت برخی تغییرات دلیل فنی و اداری دارند و اتفاقاً در این موارد باید به انتصاب اولیه و ادامه کار اینگونه افراد شک کرد و ریشه آن را در زدوبندها و دخالتهای نمایندگان در کار قوه مجریه دانست و این تجربه ناموفق را بهعنوان نمونهای در ادامه مسیر مدنظر داشت که بار دیگر چنین تجربههایی تکرار نشود. ضمن آن که اگر هم تغییری با مشورت نمایندگان جدید صورت گرفت هرگز نباید غیرمعمول دیده شود چرا که حداقل مطالبه مردم از منتخبین خود خانهتکانی مدیریتی و حضور مدیران کارآمد و توانا در سطوح مدیریتی استان است.
تغییر مدیران ضعیف ضرورتی است که نباید بهپای مصلحت و برخی نگرانیهای انتخاباتی ذبح و جلوی آن گرفته و یا وقفهای در آن ایجاد شود.