تاریخ انتشار
شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۱۰
کد مطلب : ۴۹۲۸۵۰
یادداشتی از سید علی عباس محدث؛

بیمارانِ بی‌پناه، کادر درمانِ بینوا، مقصر کیست؟

۰
بیمارانِ بی‌پناه، کادر درمانِ بینوا، مقصر کیست؟
کبنا ؛سید علی‌عباس محدث - جامعه‌شناس و روزنامه‌نگار - ابتدا به‌عنوان شهروند یاسوجی، درگذشت مظلومانه و نابخردانۀ جناب آقای دکتر مسعود داوودی را خدمت خانواده گرامی‌شان، مردم شهرستان شاهرود و جامعه پزشکی تسلیت عرض می‌کنم. آرزو می‌کنم که هیچ خدمتگزاری به‌ویژه کسانی که با بهره‌گیری از دانش و علم خود، به بشریت خدمت می‌کنند، به هر دلیلی از جامعه انسانی، گرفته نشوند.
منهای ماجرای قتلِ زنده‌یاد دکتر داوودی و علت و العلل‌های پیدا و پنهان آن، باید سلامت مردم را به‌عنوان اولویت مهم در نظر گرفت و کسانی را که در این مسیر هستند، ارج نهاد. ما در تمامی زیرساخت‌ها، نیازمند فرهنگ‌سازی و بهره‌مندی از غنای فکری و فرهنگی قابل‌انتظار، هستیم. متولیان مدیریت استان کهگیلویه و بویراحمد ملزم هستند، هر فکر و ایده‌ای را جزءلاینفک فرهنگ مردم بدانند و قبل از هر عملی، صادقانه، برای شعور مردم احترام قائل شده و داشته‌های فکری و دورنمای مدیریت خود را به مردم عرضه بدارند. یعنی بگویند که برای توسعه امکانات و گسترش خدمات چه برنامه‌ای دارند و در فلان مدت‌زمان، چه خدمتی به مردم ارائه خواهند داد. غیر از این باشد، همچنان کچل را حسرت مو هست و شانه.
عرضم این است که باید مردم ما بدانند که آیا هزینه‌هایی که در حوزه‌های مختلف متحمل می‌شوند، از ضروریات مدیریت است یا ناشی از ناکارآمدی‌های متولیانِ امر است. سالانه دستگاه‌های دولتی در حوزه‌های تخصصی و عمومی، مورد ارزیابی قرار می‌گیرند. اغلب دستگاه‌هایی که به هر دلیلی صاحب رتبه می‌شوند، در نگاه مردم، بی‌کیفیت‌ترین خدمات را ارائه می‌دهند. چرا؟
اکنون که موضوع روز استان ما به بهانۀ قتل دکتر داوودی، حوزۀ درمان و سلامت است، آیا متولیانی که می‌بایست، شاخص‌های تخصصی و عمومی دانشگاه علوم پزشکی را بررسی کنند، از کادر زحمت‌کش و پرسنل بی‌دفاع این مجموعه سراغی گرفته‌اند؟ آیا دغدغه‌ها و نگرانی‌های این مجموعه را در مورد امکانات و تجهیزات تخصصی، از سبک زندگی شخصی پرستاران، وضعیت استخدام‌های فله‌ای، بی‌عدالتی در پرداخت‌های خارج از حکم، چگونگی استفاده از تسهیلات کم‌بهره، وضعیت تغذیه، لباس و مکان استراحت آنها در حین کار و دیگر مزایایی که می‌تواند، انگیزه و تعهد کاری‌شان را مزید بر حال باشد، یا تجهیزات و امکانات درمانی، چگونگی خدمات‌رسانی در کلینیک‌های درمانی، نظارت بر درمانگاه‌های تخصصی، مراکز ارائه خدماتِ پیراپزشکی، وضعیت بیمه‌های درمانی و تکمیلی، وضعیت درمان بیماران صعب‌العلاج، در نظر گرفته‌اند؟ پس باید کادر درمان و مجموعه پرسنل مراکز درمانی استان و بلکه کشور را به نحو اکمل، مورد حمایت قرارداد.
این ادعاها را به‌عنوان گام اول عرایضم، محضر شریف کسانی که این یکی دو روز، از ضرورت درکِ اهالی درمان سخن گفتند، فریاد می‌زنم که اول و آخرِ فکر و فرهنگ و درک ما، باید کادر درمانی باشد که سلامت و مراقبت‌های درمانی همۀ ما در دستان مهرآفرین آنها است.
دوم، به‌عنوان شاگرد رسانه، خدمت رئیس محترم سازمان نظام‌پزشکی کشور، معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی استان و همچنین به دیگر مسئولان استان یادآور می‌شوم. در این وضعیتی که کام همۀ ما تلخ است و خود را با همسر و فرزند دکتر داوودی عزادار می‌دانیم، این به‌اصطلاح مدیران، بدون از اینکه یک جمله در مورد جرم و آسیب‌های اجتماعی بدانند، احوال مردمی که فرهنگ و اصالتشان به زیر سؤال رفته است را درک کنند و فی الحال، همراه خانوادۀ مصیبت‌دیده و دستگاه قضایی باشند، میکروفون‌ها را سفت گرفته و رسانه‌ها و تریبون‌داران را دخیل در جنایت صورت‌گرفته می‌دانند؛ لذا چندسطری کوتاه را جهت تدبیر و تعمق استاندار محترم، دادستان دلسوز و متعهد، و همچنین نمایندگان خدوم استان، عرض می‌کنم.
امروز جرمی اتفاق افتاده است که تأثیرگذاری آن بر حالات روحی و ارادۀ مردم متفاوت است. جامعه‌شناسان کارکردگرا معتقدند که برای وقوع جرم، عوامل مختلفی تأثیرگذار بوده که می‌توانند فردی، روانی و یا اجتماعی باشند. برداشت‌های فکری و اهمیت این عوامل، به لحاظ تفاوت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جوامع مختلف، همسان و همگون نیستند. دورکیم جامعه‌شناس فرانسوی، در کتاب تقسیم کار اجتماعی، معتقد است که «جرم تا حدی یک پدیدۀ طبیعی برای تمام جوامع است. در تمام زمان‌ها وجود داشته و از فرهنگ و تمدن هر جامعه ناشی می‌شود. در تعریف جرم می‌نویسد؛ جرم از نظر ما، عملی است که حالت نیرومند و روشنِ وجدان جمعی را جریحه‌دار می‌کند و در بیان خصلت مشترک همه جرم‌ها می‌نویسد: جرم‌ها اعمالی هستند که همه اعضای یک جامعه آن‌ها را به‌صورت عام محکوم می‌کنند.»
دکتر لاکاساین، استاد پزشکی قانونی شهر لیون، عقیده دارد که «بزهکاری یک میکروب اجتماعی است. این میکروب در محیطی که آمادگی برای پروراندن تبهکار نداشته باشد، بروز نکرده و جرمی اتفاق نمی‌افتد».
انریکو فری، استاد حقوق جزایی دانشگاه رم که از مؤسسین مکتب تخصصی و مروّجین جرم‌شناسی و بنیان‌گذار جامعه‌شناسی جنایی است، معتقد است که «پدیده جنایی (بزه)، زندگی در اجتماع و واکنش آن است، مادامی که شرایط زندگی تغییر نکرده، تعداد جرایم همچنان ثابت می‌ماند و در موقع بی‌نظمی، هرج‌ومرج، جنگ و قحطی و غیره، این نظم به هم می‌خورد».
بنابراین، می‌دانم که ادامه بحث‌های جامعه‌شناختی از حوصله مخاطبین و فهم بسیاری از مسئولان خارج است، اما باید بدانید که اگر حرفی از جرم باشد و رسانه‌ها روشنگری نکنند، یعنی مدیریت آسیب‌ها به نحوی است که همان‌طور که برادرِ دکتر داوودی هم گفتند، باید همچنان شاهد قتل داوودی‌های دیگری هم باشیم.
خانم مینو امامی دبیر بازنشسته در پایگاه خبری - تحلیلی صدای معلمان با مطلبی تحت عنوان واکنشِ جامعه ایرانی نسبت به جرایم و فساد مالی مدیران و... چند نتیجه مهم را از پژوهش خود بیان می‌کند که به نظرم، باید آن را به وضعیت مدیریت در استان ما تعمیم داد. اگر همین نتایج را که بسیار خلاصه و کوتاه بیان می‌کنم، مورد توجه مدیریت ارشد استان و نمایندگان محترم قرار بگیرد و نگاهمان را به مدیریت و خدمت به مردم عوض کنیم، شاید از این بست مدیریتی خارج شویم. ایشان نتیجه می‌گیرد که؛
1-وجدان جمعی در بی اعتنایی و بی تفاوتی بسر می‌برد، در انتصاب مدیران، شاخص‌های ظاهری بر فاکتورهای شایستگی مهم‌تر هستند، شاخص فرهنگی، در روابط و مناسبات اجتماعی نادیده گرفته شده است. قانونِ انتخاب و انتصاب مدیران و قانونِ نظارت بر نحوه عملکرد مدیریتی آنان، هم ضعیف است و هم متناقض، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی برای خانواده، مدرسه و جامعه مهم نیستند، نهاد خانواده نسبت به کارکرد واقعی نظام اجتماعی، بی اثر و ناتوان است، رسانه‌ها، احزاب و انجمن‌ها که رسالت افشاگری و تحریک افکار عمومی را برعهده دارند، خاصیت اصلی خود را در سایه تفوق کم توجهی به نقشِ نظارتی و اصلاحی آنها، از دست داده‌اند. مشکلات اقتصادی و عوامل متأثر از آن...
عالی‌جنابان؛
شما که امروز تریبون دستتان بود و بدون از اینکه کمترین فهمی بر شرایط این خانواده داغدار و مردم عزادار استان داشته باشید، رسانه‌ها و تریبون‌داران را به سکوت واداشته و یا رسانه‌ها را عامل تشویش افکار نام بردید، و یا رسانه‌ها را به عوامل اصلی در ارتکاب این جرم، معرفی کرده‌اید، آیا به سخنان بردارِ مرحوم دکتر داوودی هم گوش دادید؟ یا پاسخی به این سؤالشان که،  «آیا سال آینده عملکرد مدیران به نحوی است که شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم»، دارید؟ آیا با تعریفی که شما از رسانه دارید،  «انعکاس عکس‌های 3 در 4 از شما و انتشار افاضات بی‌پایه و اساستان» و با این مدیریت‌های بزه آفرین و پرخطر، مشکلی از مردم حل می‌شود؟ توجه کردید مصاحبۀ همسر مرحوم دکتر داوودی با رسانه‌ها استان که بسیار سریع در فضای مجازی منتشر هم شد، متناقض با فرمایشات فرسایشی شماها بود؟ چرا به مدیریت فرسوده و فشل خودتان نسبت به پیگیری تخلفات و ناکارآمدی‌ها توجه نمی‌کنید؟ چرا باید مردمِ صداقت پیشه و مهمان‌نواز استان ما، با تمام وجودشان، از خانواده مرحوم دکتر داوودی شرمنده باشند؟ بودند برخی از مدیران مبارزه با فساد در این استان که در تاریخ استان ما، چنین مدیرانی تکرار نمی‌شود؟ چه برخوردی با او داشتیم؟ آن مدیر الحمدلله زنده هستند، ولی چرا وجودشان را کشتند و اجازه ندادند که نجات‌بخش این استان باشند؟ البته از این دست مدیران کم نیستند. پس بدانید که رسانه و زیرمجموعه‌هایش، ناخودآگاه به دهان مردم و عقل صاحبان خرد و اندیشه نزدیک هستند.
جناب آقای استاندار، جناب آقای وزیر و سایر مسئولان؛
رسانه‌ها با هر گرایش سیاسی و یا استقلالِ در هدف، در کنار مردم بوده و از خادمان ملت، اسطوره می‌سازند. هر نگاهی که در آن برای مردم، خیر مطلق باشد و یا رفتاری که به‌سوی حل مشکلِ مردم، اراده‌ای داشته باشد، در تمامی صفحات رسانه، منتشر می‌شود. اما اجازه ندهید که عده‌ای مدیرنمایِ آویزانِ به افراد خاص و گرایش‌های سیاسی، و یا برخی از کسانی که فهمشان به وسعت، دو سه خط پیامک است، دنیای زیبا و پاکِ رسانه‌ها را به حاشیه ببرند و آبِ زلال خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی را برای رسیدن به مقاصد خود، گل‌آلود کنند. این نظام به تعبیر سردار شهید سلیمانی، حرم است.
رسانه‌ها، تماشاگر نیستند، چشم شما و زبان مردم هستند. شیشۀ شفافِ بین شما و مدیران هستند و  بی‌هیچ واسطه‌ای می‌توانید ضعف‌ها، قوت‌ها، چالش‌ها، توانمندی‌ها، برنامه‌ها، کارشکنی‌ها و تمامی ساختارهای مدیریتی و نیازمندی‌های مردم را در لحظه ببینید و نشر و بازنشر دهند. رسانه‌ها بازیکن اصلی میدان مدیریت و اتوبان هموار بین شما و مردم هستند. به‌جرئت عرض می‌کنم که اگر صدق گفتار و حق در بیان را از رسانه‌ها بگیرید، وارونۀ اخبار را در فضای عمومی و مجازی خواهیم دید. در واقع، شبهه‌ای وحشتناک‌تر از سوءرفتارهای قبلی، به وسعتِ گوشی‌هایی که دست افرادِ با افکار و برداشت مختلف است، به مخاطبان عرضه می‌شود.
مخلص کلام؛ به‌خاطر میخی نعلی افتاد، به‌خاطر نعلی اسبی افتاد، به‌خاطر اسبی سواری (فرمانده) افتاد، به‌خاطر سواری جنگی شکست خورد، به‌خاطر شکستی مملکتی نابود شد و همۀ اینها به‌خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود و آن کَس، رسانه نبود، مدیر بود. متأسفانه این مدیریت‌های واقعیت ستیز، باز هم داغ دکتر داوودی‌های دیگری را بر دلمان خواهند گذاشت.
نام شما

آدرس ايميل شما

ماموریت سخت آقای دبیرکل؛ گروسی در تهران به دنبال چیست؟

ماموریت سخت آقای دبیرکل؛ گروسی در تهران به دنبال چیست؟

«رافائل گروسی مدتی قبل در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس به صراحت این نکته را مطرح کرد ...
خشونت خانگی؛ باید سکوت زنان شکسته شود

خشونت خانگی؛ باید سکوت زنان شکسته شود

خشونت علیه زنان مشکلی عمومی و فراگیر است. سکوت زنان و بردباری آنها در برابر خشونت نه ...
ترامپ و مسئله ایران

ترامپ و مسئله ایران

سابقه دولت ترامپ نشان‌دهنده رویکردی تهاجمی و حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل است؛ اما تحولات ...
1