تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۳
کد مطلب : ۴۹۴۴۷۲
یادداشت تحلیلی؛
مطالبهای عمومی از فتاح محمدی؛ بستر را برای تحزب در استان کهگیلویه و بویراحمد فراهم کنید / در نبود احزاب، درد و رنج شهروندان دستاویزی برای رقابتهای قومی و سیاسی میشود
۰
کبنا ؛یادداشت تحلیلی؛ بالاخره معاون سیاسی استاندار کهگیلویه و بویراحمد تغییر کرد و این معاونت مهم که چند ماهی بود در رخوت به سر میبرد به کسی رسید که از نزدیکان دولت و همسو با گفتمان سیاسی دولت جدید محسوب میشود.
انتصاب فتاح محمدی که در دولت روحانی، معاون سیاسی موسی خادمی استاندار وقت کهگیلویه و بویراحمد بود، به معاونت سیاسی در دولت جدید، همانطور که در رسانهها آمده موجی از امیدواری را در بین حامیان دولت به وجود آورده است.
هر چند پیش از اینکه محمدی معاونت سیاسی را بر عهده بگیرد، بخشی از فرمانداریها و بخشداریها تغییر کردند، اما با اینوجود باز هم میتوان امیدوار بود که دیگر شاهد رخوت و سستی در آینده نخواهیم بود. البته هنوز فرمانداریهای اصلی استان کهگیلویه و بویراحمد تغییر نکردهاند و این خود نشانه امیدواری است.
معاونت سیاسی مهمترین معاونت استانداری محسوب میشود؛ البته این بدان معنا نیست که سایر معاونتها همچون معاونت اقتصادی، عمرانی و ... اهمیتی ندارند؛ بلکه بحث بر سر این است که معاونت سیاسی، تنها معاونتی است که ضروری است که از نظر گفتمانی همسو با دولت باشد. چرا که گفتمان سیاسی دولت از طریق این معاونت است که ظهور و بروز پیدا میکند. از سوی دیگر، در نبود استاندار، معاون سیاسی جانشینش میشود. انتخاباتها و انتصاب فرمانداران و بخشداران نیز توسط او انجام میگیرد؛ به طور کلی برنامههای سیاسی اجتماعی دولت و ارتقاء مشارکت مردمی در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در استان از این وظایف این معاونت است.
علاوه بر مواردی که در بالا گفته شد یکی از مهمترین وظایف معاون سیاسی «فراهم کردن موجبات گسترش آزادیهای سیاسی و اجتماعی در چارچوب قانون اساسی و قوانین مربوط به فعالیت احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی و صنفی و نظارت بر حسن انجام امور مذکور» است. موضوعی که در سالهای گذشته در کهگیلویه و بویراحمد به شدت محدود شده بود؛ گویی اصلاً چنین وظایفی در اختیار معاون سیاسی استاندار نبود؛ یا اینکه خود هاشمی عامدانه این موضوع را رها کرده بود؛ هر چه بود در سه سال گذشته، انجمنها و احزاب در کهگیلویه و بویراحمد دورهای از رخوت و سستی را طی کردند.
همانطور که گفته شد وظایف مهمی بر عهده معاون سیاسی است؛ بسیاری از این وظایف را محمدی پیش از این به درستی انجام داده؛ اما چیزی که در این دوره ضرورت آن بسیار بالاست، علاوه بر برگزاری یک انتخابات قابل قبول، فراهم کردن فضا برای گسترش انجمنها و احزاب در سطح استان است. در کهگیلویه و بویراحمد به دلیل فضای قومی و ایلیای که وجود دارد، تمایل چندانی به تشکیل چنین گروهها و دستجاتی وجود ندارد؛ حتی برخی از حضور در احزاب واهمه دارند. به طور کلی فضا در سالهای گذشته در استان به گونهای پیش رفته که بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، گاردی محافظهکارانه نسبت به تشکیل انجمن و حزب به خود بگیرند. این در حالی است که آفت بزرگ فعالیتهای سیاسی در استان کهگیلویه و بویراحمد همین نبود حزب است.
در چارچوب قانون اساسی، میتوان حزب تشکیل داد و یا به عضویت احزاب موجود درآمد؛ این وظیفه معاون سیاسی است که چنین بستری را برای مشارکت سیاسی و اجتماعی شهروندان فراهم کند. آنگونه که از تجربه فتاح محمدی برمیآید او نظری گشاده نسبت به چنین فعالیتهایی دارد؛ بنابراین میتوان به آینده فعالیتهای حزبی و سیاسی در استان امیدوار بود.
در وهله نخست لازم است نشستهایی با احزاب و انجمنهای استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار و مشکلات آنها شنیده شود؛ سپس با درخواستهای تشکیل حزب و انجمن در صورتی که مطابق با قانون اساسی باشند موافقت شود. لازم است معاون سیاسی اهمیت تحزب را برای فعالان سیاسی و اجتماعی استان روشن کند؛ چرا که بخش زیادی از آسیبهای سیاسی ناشی از نبود حزب است.
در نبود حزب است که هر کسی میتواند خود را فعال سیاسی بنامد و امروز یک موضع و روز دیگر موضعی متفاوت بگیرد و به هیچکس هم پاسخگو نباشد. در نبود حزب است که برخی از آنهایی که خود را فعال سیاسی مینامند با افتخار ادعا میکنند که مستقل هستند و به هیچ حزبی وابستگی ندارند؛ مسألهای که باید از گفتن آن ابا داشت، در نبود حزب به راحتی تبدیل به افتخار میشود. از سوی دیگر، بسیاری از افرادی که به عنوان فعال سیاسی برای انتخابات مجلس ثبت نام میکنند، هیچ نگرش سیاسی و اجتماعی خاصی ندارند و بررسی گفتههای آنها نشان میدهد از نظر سیاسی یک طور عمل میکنند، از نظر فرهنگی طوری دیگر و از نظر اجتماعی نیز بسیار متفاوت با این دو. در واقع تناقضات گفتمانی در بین آنها بسیار دیده میشود؛ حتی این تناقضات در طول دورههای زمانی مختلف نیز به وضوح قابل مشاهده است؛ فردی که ادعای آن را دارد میتواند نماینده مجلس شود در دورهای ژست اصلاحطلبی میگیرد و پس از آنکه دولتی اصولگرا بر سر کار میآید، سعی میکند از اصلاحطلب بودن دم نزند تا نکند منافعش زیر سؤال برود. روشن است که چنین افرادی نمیتوانند نمایندگان قابل اعتمادی برای مردم باشند.
اما اگر تحزب وجود داشته باشد، افراد نمیتوانند در دورههای زمانی مختلف، مواضع متفاوتی بگیرند؛ چرا که آنها خود چندان مهم نیستند، بلکه مواضع حزب آنهاست که مهم است. از سوی دیگر، در صورت وجود حزب دیگر شاهد سوءاستفادههای سیاسی از درد و رنج مردم نخواهیم بود. وقتی که یک حزب یا انجمن با هدف خاصی شکل میگیرد، صرفاً در راستای همان اهداف موضعگیری و عمل میکند و در سایر حوزهها ورود نمیکند. اما حالا برخی از سیاسیون استان به هر حوزهای سرک میکشند تا چیزی برای کوبیدن بر سر رقیب پیدا کنند. تا از این طریق هم خودی نشان دهند و هم بگویند رقیبمان کمکاری کرده و توانایی نداشته است.
بنابراین یکی از مهمترین مسئولیتهایی که معاون سیاسی جدید استاندار باید نسبت به آن حساس باشد، همین فراهم کردن فضا برای شکلگیری حزب و انجمن در استان است. چرا که هم درد و رنج مردم اینگونه سوءاستفاده عدهای خاص قرار نمیگیرد و هم از شدت فعالیتهای قومی و ایلی کاسته میشود؛ دو موردی که برای نظام اداری و سیاسی استان، حکم سم را دارند.
انتصاب فتاح محمدی که در دولت روحانی، معاون سیاسی موسی خادمی استاندار وقت کهگیلویه و بویراحمد بود، به معاونت سیاسی در دولت جدید، همانطور که در رسانهها آمده موجی از امیدواری را در بین حامیان دولت به وجود آورده است.
هر چند پیش از اینکه محمدی معاونت سیاسی را بر عهده بگیرد، بخشی از فرمانداریها و بخشداریها تغییر کردند، اما با اینوجود باز هم میتوان امیدوار بود که دیگر شاهد رخوت و سستی در آینده نخواهیم بود. البته هنوز فرمانداریهای اصلی استان کهگیلویه و بویراحمد تغییر نکردهاند و این خود نشانه امیدواری است.
معاونت سیاسی مهمترین معاونت استانداری محسوب میشود؛ البته این بدان معنا نیست که سایر معاونتها همچون معاونت اقتصادی، عمرانی و ... اهمیتی ندارند؛ بلکه بحث بر سر این است که معاونت سیاسی، تنها معاونتی است که ضروری است که از نظر گفتمانی همسو با دولت باشد. چرا که گفتمان سیاسی دولت از طریق این معاونت است که ظهور و بروز پیدا میکند. از سوی دیگر، در نبود استاندار، معاون سیاسی جانشینش میشود. انتخاباتها و انتصاب فرمانداران و بخشداران نیز توسط او انجام میگیرد؛ به طور کلی برنامههای سیاسی اجتماعی دولت و ارتقاء مشارکت مردمی در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی در استان از این وظایف این معاونت است.
علاوه بر مواردی که در بالا گفته شد یکی از مهمترین وظایف معاون سیاسی «فراهم کردن موجبات گسترش آزادیهای سیاسی و اجتماعی در چارچوب قانون اساسی و قوانین مربوط به فعالیت احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی و صنفی و نظارت بر حسن انجام امور مذکور» است. موضوعی که در سالهای گذشته در کهگیلویه و بویراحمد به شدت محدود شده بود؛ گویی اصلاً چنین وظایفی در اختیار معاون سیاسی استاندار نبود؛ یا اینکه خود هاشمی عامدانه این موضوع را رها کرده بود؛ هر چه بود در سه سال گذشته، انجمنها و احزاب در کهگیلویه و بویراحمد دورهای از رخوت و سستی را طی کردند.
همانطور که گفته شد وظایف مهمی بر عهده معاون سیاسی است؛ بسیاری از این وظایف را محمدی پیش از این به درستی انجام داده؛ اما چیزی که در این دوره ضرورت آن بسیار بالاست، علاوه بر برگزاری یک انتخابات قابل قبول، فراهم کردن فضا برای گسترش انجمنها و احزاب در سطح استان است. در کهگیلویه و بویراحمد به دلیل فضای قومی و ایلیای که وجود دارد، تمایل چندانی به تشکیل چنین گروهها و دستجاتی وجود ندارد؛ حتی برخی از حضور در احزاب واهمه دارند. به طور کلی فضا در سالهای گذشته در استان به گونهای پیش رفته که بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی، گاردی محافظهکارانه نسبت به تشکیل انجمن و حزب به خود بگیرند. این در حالی است که آفت بزرگ فعالیتهای سیاسی در استان کهگیلویه و بویراحمد همین نبود حزب است.
در چارچوب قانون اساسی، میتوان حزب تشکیل داد و یا به عضویت احزاب موجود درآمد؛ این وظیفه معاون سیاسی است که چنین بستری را برای مشارکت سیاسی و اجتماعی شهروندان فراهم کند. آنگونه که از تجربه فتاح محمدی برمیآید او نظری گشاده نسبت به چنین فعالیتهایی دارد؛ بنابراین میتوان به آینده فعالیتهای حزبی و سیاسی در استان امیدوار بود.
در وهله نخست لازم است نشستهایی با احزاب و انجمنهای استان کهگیلویه و بویراحمد برگزار و مشکلات آنها شنیده شود؛ سپس با درخواستهای تشکیل حزب و انجمن در صورتی که مطابق با قانون اساسی باشند موافقت شود. لازم است معاون سیاسی اهمیت تحزب را برای فعالان سیاسی و اجتماعی استان روشن کند؛ چرا که بخش زیادی از آسیبهای سیاسی ناشی از نبود حزب است.
در نبود حزب است که هر کسی میتواند خود را فعال سیاسی بنامد و امروز یک موضع و روز دیگر موضعی متفاوت بگیرد و به هیچکس هم پاسخگو نباشد. در نبود حزب است که برخی از آنهایی که خود را فعال سیاسی مینامند با افتخار ادعا میکنند که مستقل هستند و به هیچ حزبی وابستگی ندارند؛ مسألهای که باید از گفتن آن ابا داشت، در نبود حزب به راحتی تبدیل به افتخار میشود. از سوی دیگر، بسیاری از افرادی که به عنوان فعال سیاسی برای انتخابات مجلس ثبت نام میکنند، هیچ نگرش سیاسی و اجتماعی خاصی ندارند و بررسی گفتههای آنها نشان میدهد از نظر سیاسی یک طور عمل میکنند، از نظر فرهنگی طوری دیگر و از نظر اجتماعی نیز بسیار متفاوت با این دو. در واقع تناقضات گفتمانی در بین آنها بسیار دیده میشود؛ حتی این تناقضات در طول دورههای زمانی مختلف نیز به وضوح قابل مشاهده است؛ فردی که ادعای آن را دارد میتواند نماینده مجلس شود در دورهای ژست اصلاحطلبی میگیرد و پس از آنکه دولتی اصولگرا بر سر کار میآید، سعی میکند از اصلاحطلب بودن دم نزند تا نکند منافعش زیر سؤال برود. روشن است که چنین افرادی نمیتوانند نمایندگان قابل اعتمادی برای مردم باشند.
اما اگر تحزب وجود داشته باشد، افراد نمیتوانند در دورههای زمانی مختلف، مواضع متفاوتی بگیرند؛ چرا که آنها خود چندان مهم نیستند، بلکه مواضع حزب آنهاست که مهم است. از سوی دیگر، در صورت وجود حزب دیگر شاهد سوءاستفادههای سیاسی از درد و رنج مردم نخواهیم بود. وقتی که یک حزب یا انجمن با هدف خاصی شکل میگیرد، صرفاً در راستای همان اهداف موضعگیری و عمل میکند و در سایر حوزهها ورود نمیکند. اما حالا برخی از سیاسیون استان به هر حوزهای سرک میکشند تا چیزی برای کوبیدن بر سر رقیب پیدا کنند. تا از این طریق هم خودی نشان دهند و هم بگویند رقیبمان کمکاری کرده و توانایی نداشته است.
بنابراین یکی از مهمترین مسئولیتهایی که معاون سیاسی جدید استاندار باید نسبت به آن حساس باشد، همین فراهم کردن فضا برای شکلگیری حزب و انجمن در استان است. چرا که هم درد و رنج مردم اینگونه سوءاستفاده عدهای خاص قرار نمیگیرد و هم از شدت فعالیتهای قومی و ایلی کاسته میشود؛ دو موردی که برای نظام اداری و سیاسی استان، حکم سم را دارند.
اگر منظور نویسنده محترم تحزب برای کسب قدرت است
حتما میداند که شناسنامه سازی حزبی جایی دیگر انجام گیرد