لغو بزرگ‌ترین همایش شعر کهگیلویه؛ حیرت و تعجب

کبنا ؛گاهی «حیرت و تعجب» هم نمی‌تواند حق یک مطلب را ادا کند. کیست که از بلندای قامت کهگیلویه در شعر لری استان نشنیده باشد؟ نهاد کتابخانه‌های استان در صدد بود سومین همایش «شعر به‌مثابه تفکر» را پس از یاسوج و گچساران در کهگیلویه بزرگ برگزار کند.
کاروان‌سرای بلادشاپور خود را برای اهالی شعر و ادب کهگیلویه در ابتدای شب نهم فروردین محیا می‌کرد؛ از شاعران مطرح استان و شهرستان دعوت شد. شاید کسی را پیدا نکنید که از برگزاری این همایش بی‌خبر بوده باشد. می‌توان به‌جرأت گفت اکثریت‌قریب‌به‌اتفاق شاعران و شعر دوستان استان به باز نشر خبر این همایش اقدام کردند، تا جایی که در بدبینانه‌ترین حالت ۱۵۰ هزار نفر از برگزاری این اتفاق مهم خبردار شدند.
این‌ها همه به یک طرف، دقیقاً همان طرفی که همیشه نادیده گرفته می‌شود. اما آن طرف ماجرا که از قضا روی اصلی لغو این همایش است، اهالی فرهنگ و ادب کهگیلویه و بلکه استان را عمیقاً آزرده و دلسرد کرده است، درست سه روز پس از توصیه مقام معظم رهبری به استفاده از رسانه‌ی شعر برای انتقال پیام‌های دینی و تمدنی.
به نظر می‌رسد هنوز هم هستند برخی از منصب‌دارانی که خیر و صلاح جامعه را نمی‌دانند و خود را قیم و دیگران را ناچیز می‌دانند.
این رنج نوشته را کسی می‌نویسد که از قضا تمام اتفاقات را از اولین جرقه‌ی آغاز این همایش، تا آخرین سو سوی آخرین خاکستر برباد رفته آن از نزدیک رصد کرده است.
جناب آقای فرماندار کهگیلویه شما چه نسبتی با روح انقلاب اسلامی و آرمان‌های آن دارید؟ در خلوتگاه و بی‌گاه خود به عواقب خطرناک فرامین خود می‌اندیشید؟ هیچ می‌دانید یک تصمیم اشتباه شما چه اندازه می‌تواند تصور دولت ضعیف را به جامعه القا کند؟ فرماندار محترم شهرستان، برادر عزیزم، فرمانداری جایگاهی بسی گسترده‌تر، عمومی‌تر و عمیق‌تر از جایی است که تا کنون در آن مشغول به خدمت بودید. چه می‌شود که بلندپایه‌ترین نماینده دولت در شهرستان، هنوز نمی‌داند که حماسه حضور شاعران استانی را نباید با ترس‌های بی جا از فلان شخص، یا رودرواسی با فلان خطیب، به تلخی بدل کند؟ حوزه فرهنگ و ادب، و جامعه هنرمندان را نمی‌شود با تحکم اداره کرد. جای تأسف است به‌جای اینکه شما در صدر این همایش حضور داشته باشید و اعتبار عمومی دولت آقای رئیسی را افزایش دهید، به خودزنی علیه این دولت اقدام می‌کنید.



اما عجیب‌تر مخالفت امام‌جمعه شهر (رئیس شورای فرهنگ عمومی) با برگزاری این همایش است؛ آن‌هم پس از موافقت اولیه خود. مگر برگزاری همایشی که با حضور مدیرکل نهاد کتابخانه‌های استان و جوانان مذهبی و پایبند به آرمان‌های انقلاب اسلامی و قانون اساسی و موافقت‌های اولیه، چه خطری ایجاد می‌کرد که با برگزاری آن مخالفت کردید؟ چرا یک موضوع ادبی و فرهنگی را با تشخیص‌های بی‌پشتوانه وارد فضای تقابل و ضدفرهنگ می‌کنید؟ چه کسی این دلخوری و نگرانی هنرمندان را باید تسلی دهد؟ مگر نباید شما در کسوت روحانیت و در قامت امام‌جمعه و در مقام ریاست شورای فرهنگ عمومی مانند پدری دلسوز برای فرزندان خلف و ناخلف خود باشید؟ اجازه دهید سایر دستگاه‌های فرهنگی بتوانند به ارتقای فرهنگ و خصوصاً شعر این شهرستان بپردازند. این در حالی است که مقام معظم رهبری در دیدار 6 فروردین‌ماه 1403 با شاعران و اساتید ادبیات فارسی شعر را رسانه‌ای مهم و تأثیرگذار در دوران جنگ رسانه‌ای خواندند و گفتند: در این عرصه باید از میراث کم‌نظیر شعر و ادب فارسی به عنوان رسانه‌ای قدرتمند و اثرگذار و نافذ به بهترین وجه استفاده شود. رهبر انقلاب اسلامی افزودند:  رسانه‌ی شعر باید انتقال دهنده پیام «دین و اخلاق»، «تمدن» و«ایرانی‌گری» باشد.  شعر رسانه است. امروز در دنیا چالشها و درگیری‌ها، رسانه‌ای است. بیش از آنچه که موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و اینها تأثیر بگذارند در عقب‌راندن دشمن، رسانه‌ها هستند که تأثیر میگذارند و دلها را تحت تأثیر قرار میدهند، ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانه‌ای است. 
آیا نمی‌شد که سومین همایش «شعر به‌مثابه تفکر» با ایفای نقش پدرانه برگزار شود؟