تاریخ انتشار
چهارشنبه ۳۰ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۱۲
کد مطلب : ۴۵۵۹۴۱
از حسين شمقدري پرسيدهايم چگونه ميشود فيلم «جوكر1401» را در ايران ساخت / شمقدری: مقايسه من با پدرم اشتباه است
۰
کبنا ؛
اتفاقاتي كه اين روزها در سطح جامعه رخ داده و همچنان هم شاهد وقوع آن هستيم، جداي از تلخي روايت، ابعاد تحليلي گستردهاي دارد و از منظرهاي مختلفي قابل بررسي و ارزيابي است. در شرايطي قرار گرفتهايم كه چون گروههاي مختلف اجتماعي را -از هنرمندان گرفته تا جامعهشناسان، روانشناسان، اهالي سياست، روزنامهنگاران و...- به نوعي دربرميگيرد، روايتهاي هر كدام از اين گروهها را هم برانگيخته است.
روايتهايي كه در خيلي از موارد، هزينههاي گاه سنگيني را براي ارايهدهندگان اين روايتها و تحليلها به دنبال داشته است. در اين ميان موضوعي كه بهطور ويژه توجه افكار عمومي را به خود جلب كرده، اين است كه وقتي بعضيها به خاطر طرح ديدگاههاي انتقادي و اعتراضي كارشان به محاكمه و محكوميتهاي مختلف ميكشد، چگونه بعضيهاي ديگر براي طرح صريحترين و -در مقياس عمومي- تابوشكنانهترين انتقادها و اعتراضها مصونيت دارند؟ اگر هنرمند يا نويسندهاي به اقتضاي داستان و فيلمنامه بخواهد تا حدي بيپرده به طرح جنبههايي از وقايع ماههاي گذشته بپردازد، چه ميشود؟ اجازه نمايش ميگيرد يا در همان مرحله صدور مجوز ساخت متوقف ميماند؟ مثالي واضح، موضوع را روشنتر بيان ميكند. فرض كنيد فيلمساز اجتماعي تثبيتشدهاي مانند رخشان بنياعتماد بخواهد از وقايع و ناآارميهاي اين روزها در سطح شهر براي خلق موقعيتي دراماتيك در فيلم جديدش استفاده كند. ايده و فيلمنامه او در بروكراسي وزارت ارشاد به چه سرانجامي خواهد رسيد؟ در مورد فيلمساز ديگري با مختصات ابراهيم حاتميكيا چطور؟ آيا شرايط براي هر دو نفر يكسان است؟ پيشتر يكسان بوده؟ به نظر ميرسد پاسخ كموبيش بر ما روشن است. در چنين وضعيتي بهناگاه اثري ساخته ميشود كه محتوايي غيرمنتظره و از جهاتي بيسابقه را انتشار ميدهد. «مستند جوكر 1401» ساخته حسين شمقدري در حالي سراغ ناآراميها و اعتراضات اخير در سطح شهر رفته است كه ميدانيم خيلي اوقات در جريان اين ناآراميها چرخاندن دوربين گوشي تلفن همراه به سوي معترضان هم پيامدهاي سختي براي صاحب گوشي داشته؛ اما فرزند رييس اسبق سازمان سينمايي بدون اين دردسرها توانسته روايتش را از اين روزهاي پرتلاطم داشته باشد. اين گزارش كمي بعد از حرفهاي ماني حقيقي، فيلمساز منتشر ميشود كه گفته: «اگر مستندسازي امروز بتواند كارش را درست انجام دهد، معلوم نيست چه اتفاقي برايش ميافتد.» حالا حسين شمقدري توانسته مستند جوكر 1401 را بسازد.
سازنده جوكر 1401 كيست؟
حسين شمقدري، فرزند جواد شمقدري معاون سازمان سينمايي در دولت احمدينژاد است؛ او در اكثر مستندهايي كه تاكنون ساخته مجوز طرح مباحثي را داشته كه بيراه نيست اگر بگوييم مباحثي مطرحناشدني تلقي ميشدهاند. او توانسته به اين معنا خطوط قرمز را رد كند؛ به بيان ديگر، موضوعاتي كه براي ديگر مستندسازان تابو به شمار ميرود، به شكل روشني در ساختههاي شمقدري ديده ميشود! اينكه برخورداري از مجوز ساخت چنين اثري براي رسانهها محل پرسش باشد، نه تنها براي حسين شمقدري چيز عجيبي نيست، بلكه انگار انتظاري جز اين هم ندارد و خود به اين تفاوت آشكار در بهرهمندي از اختيارات خاص آگاه است چنانكه وقتي با او تماس ميگيرم تا قرار گفتوگو درباره مستند «جوكر 1401» را بگذارم، ميگويد ميدانم موضوع مصاحبه چيست: «پرسشهايت درباره اين است كه چطور من مجوز ساخت چنين فيلم مستندي را دارم و ديگر فيلمسازان ندارند ديگر!»
چرا كارگردان براي ساخت مستند عجله داشت؟
وقتي مستند «جوكر1401» را تماشا كردم، اولين پرسشي كه در ذهنم شكل گرفت اين بود كه وقتي هر روز بر ابعاد ماجراي اعتراضها و ناآراميها افزوده ميشود، چرا سازنده فيلم براي ساخته شدن آن عجله به خرج داده؟ وقتي اين پرسش را با او مطرح ميكنم، ميگويد: «عجله نداشتيم. ممكن است تا يكسال آينده شاهد اين اتفاقات باشيم. به نظر شما من به عنوان سينماگر بايد صبر ميكردم وقايع آرام شود بعد فيلم بسازم؟ ما محصول فرهنگي ميسازيم و متناسب با لحظه تحليل ارائه ميدهيم.»
توضيح ميدهم كه سوال را از اين جهت پرسيدم كه موضوع به اين مهمي را شتابزده روايت كردن ممكن است باعث قضاوت زودهنگام شود. شمقدري ميگويد به هر حال هر فيلمسازي تحت تاثير جامعه قرار ميگيرد و در فيلمش قضاوت ميكند. من در مستند «جوكر 1401» تلاش كردم بيطرف باشم و حرفهايي را كه ميتوانم ارايه دهم.»
آيا جوكر 1401 مخفيانه ساخته شده؟
وقتي فيلم شروع ميشود هشداري مبني بر چگونگي اكران اين فيلم داده ميشود. موضوعي كه تداعي را به وجود ميآورد كه ممكن است اكران عمومي فيلم حتي براي شمقدري هم باعث دردسر شود. با وجود اين، هدف از ساخت اين مستند چه بوده؟ سازنده اگر توانسته جسارت به خرج دهد و در اين بازه زماني تصميم به ساخت اين موضوع گرفته، چرا پنهانكاري؟ شمقدري ميگويد: «خير، پنهانكاري در كار نيست. اين مستند را با هزينه شخصي ساختم و روي پلتفرم نمايشي 1film.ir به مخاطبان عرضه كردهايم.»
حين ساخت فيلم اطلاعرساني محدودي هم پيرامون اين فيلم نشد، چون با توجه به اسمي كه فيلم دارد و مضاميني كه مطرح ميكند، طبعا كنجكاوبرانگيز ميشد. كارگردان در اين باره به اين جمله بسنده ميكند: «از آنجايي كه بيشتر در فضاي مجازي فعاليت داريم، در حد توانم در شبكههاي اينترنتي تبليغ داشتيم.»
در ادامه گفتوگوي «اعتماد» با حسين شمقدري را ميخوانيد:
در طرح اين سوژه، شمول مخاطبان در اين فيلم چقدر براي شما اهميت داشت؟ اينكه مخاطباني از هر طيف مستندتان را تماشا كنند. به هر حال نام شما خود به خود سبب قضاوت بعضي مخاطبان ميشود.
ببينيد؛ پنج، شش سال پيش فيلمهاي ما با قرارداد ارگانهاي نفتي همچون صدا و سيما، سازمان تبليغات اسلامي، مركز گسترش و... ساخته ميشد اما از آنجايي كه فرهنگ خصوصي به وجود آورديم، به مرور از پول نفت جدا شديم. چهار، پنج سال است كه من براي ساخت مستندهايم اصلا قرارداد نفتي نداشتم. اكثر فيلمهايم را با هزينه شخصي ميسازم و در پلتفرم نمايشي كه داريم، منتشر ميكنم. اگر ارگاني هم خواهان نمايش اين فيلمها باشد در قبال پولي كه ميگيريم مستند را دراختيارشان قرار ميدهيم.
مثل صدا و سيما؟
تلويزيون؟ امكان ندارد فيلمهايمان را نمايش دهد. ما در سالهاي اخير با تلويزيون تفاوت ديدگاههاي زيادي پيدا كرديم. پنج سال پيش مستند «الف الف پاريس» را با موضوع حمزه غالبي ساختيم. كسي حمزه غالبي را نميشناخت. «الف الف...» به بند اوين اشاره دارد. با تلويزيون براي ساخت اين فيلم قرارداد داشتيم اما بعد از ساخته شدن اين مستند زير بار آن نرفت.
چرا؟
چون در بخشي غالبي به اين نكته اشاره ميكرد كه در زندان اوين مورد ضرب و شتم قرار ميگيرد. به ما گفتند اين گفتههاي غالبي را از مستند دربياور اما ما زير بار نرفتيم و همين باعث شد مستند از تلويزيون پخش نشود. به همين جهت مطمئن نيستم مستند «جوكر 1401» از تلويزيون پخش شود.
چقدر دغدغه طرح موضوع اعتراضهاي اخير را داشتيد كه باعث ساخته شدن اين فيلم مستند شد؟ به هر حال ميدانيم كه دغدغه داشتن با بهره بردن از فضا براي خودي نشان دادن بحث ديگر.
در تمام مستندهايم ثابت كردم كه بايد روحيه آزادانه داشته باشم. شما مستندهاي ديگر مرا ديديد؟
خير؛ ولي «جوكر 1401» را ديدم و در حال حاضر هم درباره «جوكر 1401» صحبت ميكنيم.
اگر ديگر مستندهاي مرا ميديديد، شايد اين قضاوت را نداشتيد. در همه فيلمهايم سعي كردم دلسوز مردم باشم. روحيه براندازي ندارم. رويكردم مصلحانه و منتقدانه است. در مستند جوكر هم همينطور. خيليها در فضاي مجازي به من حمله كردند. خانمي در فضاي مجازي زير پست من نوشت به قصد تخريب فيلمت مينويسم و قصد نقد ندارم.
كمي بيپرده صحبت كنيم جناب شمقدري! بپذيريد اين روزها مردم اعتمادشان را به طيف فكري شما از دست دادهاند. هر حرفي كه شما بگوييد ولو درست، از طرف مردم پذيرفته نميشود. حتي شما اگر در مستندهايتان جانب مردم را بگيريد از طرف همان مردم مورد موافقت قرار نميگيريد. موافقيد؟
يكي از شبكههاي فارسيزبان خارجي مرا به اسم فرزند جواد شمقدري معرفي كرد؛ اما در تمام اين سالها مخاطباني كه مرا شناختهاند، ميدانند كه رويكردم به مسائل كشور انتقادي است. جلوي بسياري از ساختههاي من گرفته شده. چرا اين نكات را مردم نميبينند؟ كسي نميداند كه در جريان پرونده قضايي كه دو سال درگير آن بودم، حكم يك سال زنداني به من داده شد. البته كاملا حق ميدهم كه چنين قضاوتي درباره من صورت بگيرد.
ميخواهيد بگوييد از خط فكري پدرتان جدا هستيد.
هر كسي كه مرا با تفكرات پدرم مقايسه كند اشتباه ميكند. تفكراتم با پدرم تفاوت دارد.
حرفهاي شما را قبول ميكنيم، ولي چرا كاراكتر اصلي فيلم مستند شما، شخصيت جوكر كه تداعيكننده جوكر، ساخته تاد فيليپس است، درنظر گرفته شده؟ شخصي كه اختلال عصبي دارد. اين تداعي به وجود ميآيد كه ميخواهيد بگوييد مردم معترض اختلال رواني دارند.
به نظر من جوكر شخص آنارشيستي است كه با تفكرات حاكميت و قدرت به ته خط رسيده است. الان اعتراضهاي سطح شهر هم يكجور آنارشي است. آدمها رفتار تندي ميكنند كه بعضي وقتها باعث دلزدگي ميشود؛ ولي حرف من اين است كه كسي به جوكر نميگفت اين شخص ديوانه است. كاملا واضح است جوكر محبوب است و مردم او را دوست دارند.
در فيلم جوكر ساخته تاد فيليپس، كارگردان ما را با پيشينه شخصيتي او آشنا ميكند. فيلم عميقا به لايههاي شخصيتي جوكر ورود پيدا ميكند؛ اما در مستند شما از پيشينه هاشم بافقي -شخصيت اصلي- نكته خاصي به مخاطب ارايه نميشود.
همان ابتداي فيلم بعد از شعار مرگ بر ديكتاتور، هاشم در نريشن ميگويد كه عموي من شهيد است و من روزگاري در راهپيمايي شركت ميكردم اما الان در صف معترضان قرار دارم. كسي كه بسيجي بوده و چفيه دور گردن ميانداخته، امروز از خواستههايش جدا ميشود و مبارز ميشود.
ولي شما از فيلم جوكر پوسته ظاهري آن را به نفع فيلم استفاده ميكنيد و ما با فيلم عميقي به لحاظ شخصيتپردازي مواجه نيستيم.
عميق يعني چه از نظر شما؟ اگر بتوانيم يكسري كليشهها را بشكنيم، برداشت عميق نميتوان داشت؟ كساني كه ظاهر حزباللهي دارند و اين روزها در صف معترضان هستند، به نظر شما كليشهزدايي نيست؟ آقاي مهدي نصيري كه روزي سردبير كيهان بودند در فيلم ما حق اعتراض را براي مردم به رسميت ميشناسد. يا خانم بيحجابي كه مدافع نظام است. البته با نظر شما موافقم و ميشد از ديدگاه فلسفي به فيلم نگاه كرد و ابعاد ديگري به موضوع داشت اما من تلاش خودم را كردم.
عميقتر يعني اينكه شما از فشار اقتصادي كه مردم اين روزها تحمل ميكنند هم در فيلم حرف بزنيد كه خود بخش مهمي از اعتراضها را سبب شده است.
در سكانس عمامهپراني هاشم به روحاني ميگويد شما درباره مشكلات اقتصادي سالهاي اخير ايران، سكوت كرديد كه كار كشور به اينجا رسيد. البته اشاراتي در فيلم هست اما به شخصه خودم ريشه اعتراضات اخير را به دليل فشار اقتصادي نميدانم. بيشتر ريشه ناآراميهاي اخير را به آزاديهاي اجتماعي مربوط ميدانم.
يعني شما فشار اقتصادي و گراني افسارگسيخته را در اعتراضهاي اخير موثر نميدانيد؟ به شخصه با بيشتر افرادي كه در اطرافم گفتوگو داشتم از فشار اقتصادي در اعتراضات صحبت ميكردند كه از آن به ستوه آمدهاند. نميدانم اين را شنيدهايد كه يكي از معترضان كه مرد بود ميگفت قيمتها كنترل شود حاضرم با حجاب كامل بيرون بيايم! البته كه تقابل سنت و مدرنيته هم در اعتراضهاي اخير نقش دارد و خصوصيات جوانهاي دهه هشتاد بسيار متفاوت است.
به نظرم بيشتر اعتراضها مربوط به جنبش آزاديخواهي با شعار زن، زندگي، آزادي است. يعني جنبش 1401 اينگونه است؛ اما اعتراضات سال 98 ريشههاي اقتصادي داشت. البته بگويم به ريشههاي اعتراضات در اين فيلم نپرداختيم. نظرمان اين بود كه مردم حق اعتراض دارند. البته پرداختن به ريشه اعتراضات مردم به خودي خود، قابليت طرح موضوع دارد.
اما نكته مهم و اساسي كه باعث گفتوگوي ما با شما شد، تبعيضي است كه نسبت به بعضي سينماگران قائل ميشوند. آيا همه مستندسازان اجازه ورود به چنين مباحثي را دارند؟ جناب شمقدري! واقعيت اين است كه احساس اين تبعيضها باعث ميشود ساختههاي شما هر چند بسيار مطلوب، توسط اكثريت مردم پذيرفته نشود. نميدانم چقدر با اين صحبتها موافقيد؟
به نكته درستي اشاره كرديد. اين سوال هميشگي است كه از من ميشود و من هم اين موضوع را تكذيب نميكنم. به هر حال به من اعتماد دارند. به واسطه رابطه پدرم و همينطور فيلمهايي كه ساختم به من اطمينان دارند. من هم همواره سعي كردم دلسوزانه با موضوعاتي كه انتخاب ميكنم برخورد كنم. از آنجايي كه به من بيشتر اعتماد ميشود، سعي ميكنم از اين فرصتي كه به من داده شده بهترين بهره را ببرم، ولي اجازه بدهيد كه من از شما سوال كنم آيا چون اين اعتماد به من شده و اجازه طرح چنين مباحثي را دارم به صرف اين انتقادات نبايد ورود كنم؟ خب، پس چه كسي بايد اين موضوعات را روايت كند؟
ولي به هر حال نام شما باعث ميشود طرح چنين موضوعاتي عقيم بماند و حق مطلب ادا نشود.
با شما مخالفم. ما به حمايت مردم زندهايم. در تمام اين سالها فيلمهايم از سوي مخاطبان ديده شده و مورد حمايت مردم هم قرار گرفته شده است.
اين موضوع را [كه نسبت به خيلي از فيلمسازان از مجوزهايي برخوردارم] تكذيب نميكنم. به هر حال به من اعتماد دارند. به واسطه رابطه پدرم و همينطور فيلمهايي كه ساختم به من اطمينان دارند. من هم همواره سعي كردم دلسوزانه با موضوعاتي كه انتخاب ميكنم برخورد كنم. از آنجايي كه به من بيشتر اعتماد ميشود، سعي ميكنم ازاين فرصتي كه به من داده شده بهترين بهره را ببرم، ولي اجازه بدهيد كه من از شما سوال كنم آيا چون اين اعتماد به من شده و اجازه طرح چنين مباحثي را دارم به صرف اين انتقادات نبايد ورود كنم؟ خب، پس چه كسي بايد اين موضوعات را روايت كند؟
پنج، شش سال پيش فيلمهاي ما با قرارداد ارگانهاي نفتي همچون صدا وسيما، سازمان تبليغات اسلامي، مركز گسترش و... ساخته ميشد اما از آنجايي كه فرهنگ خصوصي به وجود آورديم، به مرور از پول نفت جدا شديم. چهار، پنج سال است كه من براي ساخت مستندهايم اصلا قرارداد نفتي نداشتم. اكثر فيلمهايم را با هزينه شخصي ميسازم و در پلتفرم نمايشي كه داريم، منتشر ميكنم. اگر ارگاني هم خواهان نمايش اين فيلمها باشد در قبال پولي كه ميگيريم مستند را دراختيارشان قرار ميدهيم.
روايتهايي كه در خيلي از موارد، هزينههاي گاه سنگيني را براي ارايهدهندگان اين روايتها و تحليلها به دنبال داشته است. در اين ميان موضوعي كه بهطور ويژه توجه افكار عمومي را به خود جلب كرده، اين است كه وقتي بعضيها به خاطر طرح ديدگاههاي انتقادي و اعتراضي كارشان به محاكمه و محكوميتهاي مختلف ميكشد، چگونه بعضيهاي ديگر براي طرح صريحترين و -در مقياس عمومي- تابوشكنانهترين انتقادها و اعتراضها مصونيت دارند؟ اگر هنرمند يا نويسندهاي به اقتضاي داستان و فيلمنامه بخواهد تا حدي بيپرده به طرح جنبههايي از وقايع ماههاي گذشته بپردازد، چه ميشود؟ اجازه نمايش ميگيرد يا در همان مرحله صدور مجوز ساخت متوقف ميماند؟ مثالي واضح، موضوع را روشنتر بيان ميكند. فرض كنيد فيلمساز اجتماعي تثبيتشدهاي مانند رخشان بنياعتماد بخواهد از وقايع و ناآارميهاي اين روزها در سطح شهر براي خلق موقعيتي دراماتيك در فيلم جديدش استفاده كند. ايده و فيلمنامه او در بروكراسي وزارت ارشاد به چه سرانجامي خواهد رسيد؟ در مورد فيلمساز ديگري با مختصات ابراهيم حاتميكيا چطور؟ آيا شرايط براي هر دو نفر يكسان است؟ پيشتر يكسان بوده؟ به نظر ميرسد پاسخ كموبيش بر ما روشن است. در چنين وضعيتي بهناگاه اثري ساخته ميشود كه محتوايي غيرمنتظره و از جهاتي بيسابقه را انتشار ميدهد. «مستند جوكر 1401» ساخته حسين شمقدري در حالي سراغ ناآراميها و اعتراضات اخير در سطح شهر رفته است كه ميدانيم خيلي اوقات در جريان اين ناآراميها چرخاندن دوربين گوشي تلفن همراه به سوي معترضان هم پيامدهاي سختي براي صاحب گوشي داشته؛ اما فرزند رييس اسبق سازمان سينمايي بدون اين دردسرها توانسته روايتش را از اين روزهاي پرتلاطم داشته باشد. اين گزارش كمي بعد از حرفهاي ماني حقيقي، فيلمساز منتشر ميشود كه گفته: «اگر مستندسازي امروز بتواند كارش را درست انجام دهد، معلوم نيست چه اتفاقي برايش ميافتد.» حالا حسين شمقدري توانسته مستند جوكر 1401 را بسازد.
سازنده جوكر 1401 كيست؟
حسين شمقدري، فرزند جواد شمقدري معاون سازمان سينمايي در دولت احمدينژاد است؛ او در اكثر مستندهايي كه تاكنون ساخته مجوز طرح مباحثي را داشته كه بيراه نيست اگر بگوييم مباحثي مطرحناشدني تلقي ميشدهاند. او توانسته به اين معنا خطوط قرمز را رد كند؛ به بيان ديگر، موضوعاتي كه براي ديگر مستندسازان تابو به شمار ميرود، به شكل روشني در ساختههاي شمقدري ديده ميشود! اينكه برخورداري از مجوز ساخت چنين اثري براي رسانهها محل پرسش باشد، نه تنها براي حسين شمقدري چيز عجيبي نيست، بلكه انگار انتظاري جز اين هم ندارد و خود به اين تفاوت آشكار در بهرهمندي از اختيارات خاص آگاه است چنانكه وقتي با او تماس ميگيرم تا قرار گفتوگو درباره مستند «جوكر 1401» را بگذارم، ميگويد ميدانم موضوع مصاحبه چيست: «پرسشهايت درباره اين است كه چطور من مجوز ساخت چنين فيلم مستندي را دارم و ديگر فيلمسازان ندارند ديگر!»
چرا كارگردان براي ساخت مستند عجله داشت؟
وقتي مستند «جوكر1401» را تماشا كردم، اولين پرسشي كه در ذهنم شكل گرفت اين بود كه وقتي هر روز بر ابعاد ماجراي اعتراضها و ناآراميها افزوده ميشود، چرا سازنده فيلم براي ساخته شدن آن عجله به خرج داده؟ وقتي اين پرسش را با او مطرح ميكنم، ميگويد: «عجله نداشتيم. ممكن است تا يكسال آينده شاهد اين اتفاقات باشيم. به نظر شما من به عنوان سينماگر بايد صبر ميكردم وقايع آرام شود بعد فيلم بسازم؟ ما محصول فرهنگي ميسازيم و متناسب با لحظه تحليل ارائه ميدهيم.»
توضيح ميدهم كه سوال را از اين جهت پرسيدم كه موضوع به اين مهمي را شتابزده روايت كردن ممكن است باعث قضاوت زودهنگام شود. شمقدري ميگويد به هر حال هر فيلمسازي تحت تاثير جامعه قرار ميگيرد و در فيلمش قضاوت ميكند. من در مستند «جوكر 1401» تلاش كردم بيطرف باشم و حرفهايي را كه ميتوانم ارايه دهم.»
آيا جوكر 1401 مخفيانه ساخته شده؟
وقتي فيلم شروع ميشود هشداري مبني بر چگونگي اكران اين فيلم داده ميشود. موضوعي كه تداعي را به وجود ميآورد كه ممكن است اكران عمومي فيلم حتي براي شمقدري هم باعث دردسر شود. با وجود اين، هدف از ساخت اين مستند چه بوده؟ سازنده اگر توانسته جسارت به خرج دهد و در اين بازه زماني تصميم به ساخت اين موضوع گرفته، چرا پنهانكاري؟ شمقدري ميگويد: «خير، پنهانكاري در كار نيست. اين مستند را با هزينه شخصي ساختم و روي پلتفرم نمايشي 1film.ir به مخاطبان عرضه كردهايم.»
حين ساخت فيلم اطلاعرساني محدودي هم پيرامون اين فيلم نشد، چون با توجه به اسمي كه فيلم دارد و مضاميني كه مطرح ميكند، طبعا كنجكاوبرانگيز ميشد. كارگردان در اين باره به اين جمله بسنده ميكند: «از آنجايي كه بيشتر در فضاي مجازي فعاليت داريم، در حد توانم در شبكههاي اينترنتي تبليغ داشتيم.»
در ادامه گفتوگوي «اعتماد» با حسين شمقدري را ميخوانيد:
در طرح اين سوژه، شمول مخاطبان در اين فيلم چقدر براي شما اهميت داشت؟ اينكه مخاطباني از هر طيف مستندتان را تماشا كنند. به هر حال نام شما خود به خود سبب قضاوت بعضي مخاطبان ميشود.
ببينيد؛ پنج، شش سال پيش فيلمهاي ما با قرارداد ارگانهاي نفتي همچون صدا و سيما، سازمان تبليغات اسلامي، مركز گسترش و... ساخته ميشد اما از آنجايي كه فرهنگ خصوصي به وجود آورديم، به مرور از پول نفت جدا شديم. چهار، پنج سال است كه من براي ساخت مستندهايم اصلا قرارداد نفتي نداشتم. اكثر فيلمهايم را با هزينه شخصي ميسازم و در پلتفرم نمايشي كه داريم، منتشر ميكنم. اگر ارگاني هم خواهان نمايش اين فيلمها باشد در قبال پولي كه ميگيريم مستند را دراختيارشان قرار ميدهيم.
مثل صدا و سيما؟
تلويزيون؟ امكان ندارد فيلمهايمان را نمايش دهد. ما در سالهاي اخير با تلويزيون تفاوت ديدگاههاي زيادي پيدا كرديم. پنج سال پيش مستند «الف الف پاريس» را با موضوع حمزه غالبي ساختيم. كسي حمزه غالبي را نميشناخت. «الف الف...» به بند اوين اشاره دارد. با تلويزيون براي ساخت اين فيلم قرارداد داشتيم اما بعد از ساخته شدن اين مستند زير بار آن نرفت.
چرا؟
چون در بخشي غالبي به اين نكته اشاره ميكرد كه در زندان اوين مورد ضرب و شتم قرار ميگيرد. به ما گفتند اين گفتههاي غالبي را از مستند دربياور اما ما زير بار نرفتيم و همين باعث شد مستند از تلويزيون پخش نشود. به همين جهت مطمئن نيستم مستند «جوكر 1401» از تلويزيون پخش شود.
چقدر دغدغه طرح موضوع اعتراضهاي اخير را داشتيد كه باعث ساخته شدن اين فيلم مستند شد؟ به هر حال ميدانيم كه دغدغه داشتن با بهره بردن از فضا براي خودي نشان دادن بحث ديگر.
در تمام مستندهايم ثابت كردم كه بايد روحيه آزادانه داشته باشم. شما مستندهاي ديگر مرا ديديد؟
خير؛ ولي «جوكر 1401» را ديدم و در حال حاضر هم درباره «جوكر 1401» صحبت ميكنيم.
اگر ديگر مستندهاي مرا ميديديد، شايد اين قضاوت را نداشتيد. در همه فيلمهايم سعي كردم دلسوز مردم باشم. روحيه براندازي ندارم. رويكردم مصلحانه و منتقدانه است. در مستند جوكر هم همينطور. خيليها در فضاي مجازي به من حمله كردند. خانمي در فضاي مجازي زير پست من نوشت به قصد تخريب فيلمت مينويسم و قصد نقد ندارم.
كمي بيپرده صحبت كنيم جناب شمقدري! بپذيريد اين روزها مردم اعتمادشان را به طيف فكري شما از دست دادهاند. هر حرفي كه شما بگوييد ولو درست، از طرف مردم پذيرفته نميشود. حتي شما اگر در مستندهايتان جانب مردم را بگيريد از طرف همان مردم مورد موافقت قرار نميگيريد. موافقيد؟
يكي از شبكههاي فارسيزبان خارجي مرا به اسم فرزند جواد شمقدري معرفي كرد؛ اما در تمام اين سالها مخاطباني كه مرا شناختهاند، ميدانند كه رويكردم به مسائل كشور انتقادي است. جلوي بسياري از ساختههاي من گرفته شده. چرا اين نكات را مردم نميبينند؟ كسي نميداند كه در جريان پرونده قضايي كه دو سال درگير آن بودم، حكم يك سال زنداني به من داده شد. البته كاملا حق ميدهم كه چنين قضاوتي درباره من صورت بگيرد.
ميخواهيد بگوييد از خط فكري پدرتان جدا هستيد.
هر كسي كه مرا با تفكرات پدرم مقايسه كند اشتباه ميكند. تفكراتم با پدرم تفاوت دارد.
حرفهاي شما را قبول ميكنيم، ولي چرا كاراكتر اصلي فيلم مستند شما، شخصيت جوكر كه تداعيكننده جوكر، ساخته تاد فيليپس است، درنظر گرفته شده؟ شخصي كه اختلال عصبي دارد. اين تداعي به وجود ميآيد كه ميخواهيد بگوييد مردم معترض اختلال رواني دارند.
به نظر من جوكر شخص آنارشيستي است كه با تفكرات حاكميت و قدرت به ته خط رسيده است. الان اعتراضهاي سطح شهر هم يكجور آنارشي است. آدمها رفتار تندي ميكنند كه بعضي وقتها باعث دلزدگي ميشود؛ ولي حرف من اين است كه كسي به جوكر نميگفت اين شخص ديوانه است. كاملا واضح است جوكر محبوب است و مردم او را دوست دارند.
در فيلم جوكر ساخته تاد فيليپس، كارگردان ما را با پيشينه شخصيتي او آشنا ميكند. فيلم عميقا به لايههاي شخصيتي جوكر ورود پيدا ميكند؛ اما در مستند شما از پيشينه هاشم بافقي -شخصيت اصلي- نكته خاصي به مخاطب ارايه نميشود.
همان ابتداي فيلم بعد از شعار مرگ بر ديكتاتور، هاشم در نريشن ميگويد كه عموي من شهيد است و من روزگاري در راهپيمايي شركت ميكردم اما الان در صف معترضان قرار دارم. كسي كه بسيجي بوده و چفيه دور گردن ميانداخته، امروز از خواستههايش جدا ميشود و مبارز ميشود.
ولي شما از فيلم جوكر پوسته ظاهري آن را به نفع فيلم استفاده ميكنيد و ما با فيلم عميقي به لحاظ شخصيتپردازي مواجه نيستيم.
عميق يعني چه از نظر شما؟ اگر بتوانيم يكسري كليشهها را بشكنيم، برداشت عميق نميتوان داشت؟ كساني كه ظاهر حزباللهي دارند و اين روزها در صف معترضان هستند، به نظر شما كليشهزدايي نيست؟ آقاي مهدي نصيري كه روزي سردبير كيهان بودند در فيلم ما حق اعتراض را براي مردم به رسميت ميشناسد. يا خانم بيحجابي كه مدافع نظام است. البته با نظر شما موافقم و ميشد از ديدگاه فلسفي به فيلم نگاه كرد و ابعاد ديگري به موضوع داشت اما من تلاش خودم را كردم.
عميقتر يعني اينكه شما از فشار اقتصادي كه مردم اين روزها تحمل ميكنند هم در فيلم حرف بزنيد كه خود بخش مهمي از اعتراضها را سبب شده است.
در سكانس عمامهپراني هاشم به روحاني ميگويد شما درباره مشكلات اقتصادي سالهاي اخير ايران، سكوت كرديد كه كار كشور به اينجا رسيد. البته اشاراتي در فيلم هست اما به شخصه خودم ريشه اعتراضات اخير را به دليل فشار اقتصادي نميدانم. بيشتر ريشه ناآراميهاي اخير را به آزاديهاي اجتماعي مربوط ميدانم.
يعني شما فشار اقتصادي و گراني افسارگسيخته را در اعتراضهاي اخير موثر نميدانيد؟ به شخصه با بيشتر افرادي كه در اطرافم گفتوگو داشتم از فشار اقتصادي در اعتراضات صحبت ميكردند كه از آن به ستوه آمدهاند. نميدانم اين را شنيدهايد كه يكي از معترضان كه مرد بود ميگفت قيمتها كنترل شود حاضرم با حجاب كامل بيرون بيايم! البته كه تقابل سنت و مدرنيته هم در اعتراضهاي اخير نقش دارد و خصوصيات جوانهاي دهه هشتاد بسيار متفاوت است.
به نظرم بيشتر اعتراضها مربوط به جنبش آزاديخواهي با شعار زن، زندگي، آزادي است. يعني جنبش 1401 اينگونه است؛ اما اعتراضات سال 98 ريشههاي اقتصادي داشت. البته بگويم به ريشههاي اعتراضات در اين فيلم نپرداختيم. نظرمان اين بود كه مردم حق اعتراض دارند. البته پرداختن به ريشه اعتراضات مردم به خودي خود، قابليت طرح موضوع دارد.
اما نكته مهم و اساسي كه باعث گفتوگوي ما با شما شد، تبعيضي است كه نسبت به بعضي سينماگران قائل ميشوند. آيا همه مستندسازان اجازه ورود به چنين مباحثي را دارند؟ جناب شمقدري! واقعيت اين است كه احساس اين تبعيضها باعث ميشود ساختههاي شما هر چند بسيار مطلوب، توسط اكثريت مردم پذيرفته نشود. نميدانم چقدر با اين صحبتها موافقيد؟
به نكته درستي اشاره كرديد. اين سوال هميشگي است كه از من ميشود و من هم اين موضوع را تكذيب نميكنم. به هر حال به من اعتماد دارند. به واسطه رابطه پدرم و همينطور فيلمهايي كه ساختم به من اطمينان دارند. من هم همواره سعي كردم دلسوزانه با موضوعاتي كه انتخاب ميكنم برخورد كنم. از آنجايي كه به من بيشتر اعتماد ميشود، سعي ميكنم از اين فرصتي كه به من داده شده بهترين بهره را ببرم، ولي اجازه بدهيد كه من از شما سوال كنم آيا چون اين اعتماد به من شده و اجازه طرح چنين مباحثي را دارم به صرف اين انتقادات نبايد ورود كنم؟ خب، پس چه كسي بايد اين موضوعات را روايت كند؟
ولي به هر حال نام شما باعث ميشود طرح چنين موضوعاتي عقيم بماند و حق مطلب ادا نشود.
با شما مخالفم. ما به حمايت مردم زندهايم. در تمام اين سالها فيلمهايم از سوي مخاطبان ديده شده و مورد حمايت مردم هم قرار گرفته شده است.
اين موضوع را [كه نسبت به خيلي از فيلمسازان از مجوزهايي برخوردارم] تكذيب نميكنم. به هر حال به من اعتماد دارند. به واسطه رابطه پدرم و همينطور فيلمهايي كه ساختم به من اطمينان دارند. من هم همواره سعي كردم دلسوزانه با موضوعاتي كه انتخاب ميكنم برخورد كنم. از آنجايي كه به من بيشتر اعتماد ميشود، سعي ميكنم ازاين فرصتي كه به من داده شده بهترين بهره را ببرم، ولي اجازه بدهيد كه من از شما سوال كنم آيا چون اين اعتماد به من شده و اجازه طرح چنين مباحثي را دارم به صرف اين انتقادات نبايد ورود كنم؟ خب، پس چه كسي بايد اين موضوعات را روايت كند؟
پنج، شش سال پيش فيلمهاي ما با قرارداد ارگانهاي نفتي همچون صدا وسيما، سازمان تبليغات اسلامي، مركز گسترش و... ساخته ميشد اما از آنجايي كه فرهنگ خصوصي به وجود آورديم، به مرور از پول نفت جدا شديم. چهار، پنج سال است كه من براي ساخت مستندهايم اصلا قرارداد نفتي نداشتم. اكثر فيلمهايم را با هزينه شخصي ميسازم و در پلتفرم نمايشي كه داريم، منتشر ميكنم. اگر ارگاني هم خواهان نمايش اين فيلمها باشد در قبال پولي كه ميگيريم مستند را دراختيارشان قرار ميدهيم.