تاریخ انتشار
شنبه ۲۲ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۳۸
کد مطلب : ۴۹۴۸۳۸
سلسلهیادداشتهایی در بازخوانی بیانیه گام دوم؛
بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب (بخش پنجم) / دانش، آشکارترین وسیله عزت یک ملت است / عیوب ساختاری اقتصاد؛ از اقتصاد نفتی تا تصدیگری دولت / چگونه میتوان با اقتصاد قوی، از نفوذ جلوگیری کرد؟
۰
کبنا ؛با وجود اینکه شش سال از انتشار بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از سوی رهبر انقلاب میگذرد، اما بهجز همان یکیدو سال نخست پس از انتشار بیانیه، دیگر توجه زیادی به آن بهویژه از سوی رسانهها نشده است؛ این در حالی است که بیانیه مذکور، نقشه راه این کشور برای دهههای آینده است. ازاینرو ما قصد داریم در سلسلهیادداشتهایی به بازخوانی آن بپردازیم. بخش پنجم بازخوانی این بیانیه را در ادامه میتوانید بخوانید.
این بخش، به توصیههای هفتگانه رهبر انقلاب در آینده اختصاص دارد. در نخستین بخش، بر اهمیت «علم و پژوهش» تأکید شده و آن را آشکارترین وسیله عزت یک ملت عنوان کرده است. رهبر انقلاب با نگاهی به تاریخ توسعه کشورهای غربی، عامل پیشرفت آنها را علم در نظر میگیرد. در ادامه با تأکید بر پیشرفت علمی کشور و دستیابی به رتبه 16 در رشد علمی، آن را صرفاً یک آغاز میداند و معتقد است ما هنوز از قلههای دانش بسیار عقب هستیم. رهبر انقلاب، دانشگاهها، مراکز پژوهشی، دانشگاهیان و در ادامه جوانان را خطاب قرار میدهد که با احساس مسئولیت بکوشید و بپاخیزید و جهاد علمی کنید.
در بین توصیههای هفتگانه، رهبر انقلاب، «علم و پژوهش» را به عنوان نخستین توصیه مطرح کرده است؛ بنابراین مهمترین عامل در پیشرفت کشور بر اساس این بیانیه، همان علم و پژوهش است. ازاینروست که وظیفه نهادهای دانشگاهی بیش از پیش اهمیت مییابد.
«معنویت و اخلاق» توصیه دوم بیانیه گام دوم است؛ او با تمایز نهادن و ارائه مصداق برای معنویت و اخلاق، عنوان میکند «معنویت و اخلاق، جهتدهندهی همهی حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتی با کمبودهای مادی، بهشت میسازد و نبودن آن حتی با برخورداری مادی، جهنم میآفریند». این بیان ژرف علاوه بر اهمیت موضوع معنویت و اخلاق، دو نکته مهم دیگر را به صراحت بیان میکند؛ اول، فراگیری معنویت و اخلاق به صورت برجسته و نمایان و دوم، جهتبخش بودن معنویت و اخلاق. همه اینها نشان دهنده عمق و اهداف تعالیبخش معنویتگرایی و اخلاقمداری در تمام فعالیتهای فردی و اجتماعی است که اصحاب فکر و اندیشه نباید از این راهبرد کلان و اثرگذار در بخشهای جامعه، غافل شوند یا نسبت به آن کمکاری نمایند.
بر اساس این بیانیه، تلاش و جهاد در راستای رشد هرچه بیشتر شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه، بدون «همراهی حکومت»، توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویت، با «دستور» و «فرمان»، بهدست نمیآید و حکومت نمیتواند آن را با «قدرت قاهره»، ایجاد کند، اما اولاً، خود باید «منش و رفتار اخلاقی و معنوی» داشته باشد، و ثانیاً باید در پی «فراهمسازی زمینه رواج آن در جامعه» باشد؛ بهاینمعنیکه به نهادهای اجتماعی دراینباره میدان دهد و کمک برساند، و با کانونهای ضد معنویت و اخلاق، به شیوه معقول، بستیزد و خلاصه، اجازه ندهد که «جهنمیها»، مردم را با «زور» و «فریب»، جهنمی کنند.
اخلاق و معنویت شیرازه جامعه هستند و بدون آنها جامعه از هم خواهد پاشید. در آیات 40 و 41 سوره حج این موضوع مورد اشاره قرار گرفته است؛ «و بهقطع، خدا به کسیکه [دین] او را یاری میکند، یاری میدهد، چراکه خدا، سخت نیرومند شکستناپذیر است؛ همان کسانیکه چون در زمین، به آنان توانایی دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وامیدارند و از کارهای ناپسند، بازمیدارند.» حضرت علی (ع) نیز با بیانی دیگر بهعنوان حاکم در دولت اسلامی، وظیفه خود میداند که به هدایت معنوی و اخلاقی مردم بپردازد و آنها را به بهشت، رهنمون سازد؛ او میگوید: اگر فرمان مرا بردید، إنشاءالله، شما را به راه بهشت میبرم، هرچند سخت، دشوار باشد، و تلخکامی آن پدیدار.
سومین توصیه تحت عنوان «اقتصاد» آمده است؛ در این بخش گفته شده «اقتصاد یک نقطهی کلیدی تعیینکننده است. اقتصاد قوی، نقطهی قوت و عامل مهم سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. از این جملات میتوان به اهمیت اقتصاد در نگاه رهبر انقلاب پی برد.
اما دو نوع چالش، اقتصاد کشور را درگیر کرده؛ چالشهای بیرونی که ناشی از تحریمها و وسوسههای دشمن نامیده شده و چالش درونی که عیوب ساختاری و ضعف مدیریتی است. در این بیانیه اهمیت بیشتر به چالشهای درونی اختصاص داده شده و بیان شده که با رفع مشکلات درونی، مسائل بیرونی نیز حل میشوند. اما مهمترین چالشهای درونی اقتصاد ایران کدامند؟ مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیت داخلی، استفاده اندک از ظرفیت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویتها و وجود هزینههای زائد و حتی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است.
در این بیانیه در ادامه به برخی از راهحلهای رفع این عیوب اقتصادی اشاره شده است؛
درونزایی اقتصاد کشور؛ درونزایی یعنی استفاده از انواع فرصتها و ظرفیتهای انسانی، اقتصادی، علمی و … برای دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی. به منظور تحقق اقتصاد مقاومتی باید انواع فرصتها و ظرفیتهای بالفعل و بالقوه کشور شناسایی شده و ظرفیتهای برتر، در جهت تحقق هدفهای اقتصاد مقاومتی ساماندهی و ارتقا داده شوند. همچنین انواع فرصتها و ظرفیتهای بالقوه احیا، ساماندهی و گسترش یابند.
مولد و دانشبنیان شدن؛ در بیانیه گام دوم تاکید بسیار زیادی بر اقتصاد دانش بنیان شده است. مقصود از اقتصاد دانشبنیان آن است که تمام فعالیتهای اقتصادی در حوزه تولید، توزیع و مصرف در همه بخشهای اقتصادی، مبتنی بر جدیدترین دانش آن حوزه شکل گیرد. این امر ممکن است با دو نوع رویکرد صورت گیرد: اول نهادینه شدن دانش در بدنه اقتصادی، دوم ایجاد شرکتهای دانش بنیان و استفاده از نتایج علمی آنها در فرایند اقتصادی. هر دو نوع رویکرد در اقتصاد مقاومتی مطرح و مهم هستند. همچنین مقصود از اقتصاد دانش آن است که برای دانش ایجاد شده و محصول جدید تولیدی بر اساس آن دانش عرضه و تقاضای موثر حاصل شود و بازار شکل بگیرد و آن دانش به مرز تجاری سازی برسد.
مردمی کردن اقتصاد و تصدیگری نکردن دولت؛ ساختار و مدل های اقتصاد مقاومتی باید به گونه ای طراحی و اجرا شوند که گروههای فعال اقتصادی، مشارکت واقعی در عرصه اقتصادی داشته باشند. این مشارکت باید به گونهای باشد که در برابر تهدیدها و تکانه های اقتصادی، همه فعالان بلکه همه مردم، حساسیت لازم را برای حفظ موقعیت اقتصادی خود و کشور داشته باشند. در معارف اسلامی نیز بر اهمیت مشارکت مردم تاکید شده است همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بر نقش و حضور مردم در اقتصاد تاکید نمودند یکی از مهمترین سیاستها برای تحقق مردم بنیانی سیاستهای کلی اصل ۴۴ است که در اقتصاد مقاومتی هم بارها مورد تاکید قرار گرفته است. اساس این سیاست ها ورود سرمایه و مدیریت مردم به اقتصاد بوده است اما فهم نادرست از این سیاستها باعث شده هدف از ابلاغ این سیاست ها محقق نشود. تحقق مردم بنیانی الزاماتی همچون اعتقاد و اعتماد مسئولان به مردم، گفتمان سازی، مطالبهگری، اطلاع رسانی، طراحی مدل های مناسب و توانمند شدن مردم را لازم دارد.
برونگرایی با استفاده از ظرفیتها: با توجه به بیانات رهبری می توان تعریف برون گرایی در اقتصاد مقاومتی را اینگونه بیان کرد: «برون گرایی به معنای بهرهمندی از انواع فرصتها و امکانات سایر کشورها در یک تعامل سازنده و مفید برای هر دو طرف که زمینه تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی را فراهم کند.»
جمهوری اسلامی باید با سایر کشورها تعامل سازنده و مفید داشته باشد تا با چنین تعاملی زمینه افزایش فرصتها و ظرفیتهای داخلی نیز فراهم شود. چنین استفاده صحیح از برخی فرصت های سایر کشورها همانند علم و تکنولوژی میتواند به افزایش فرصتها و ظرفیتهای داخلی منتهی شود و باعث تقویت جریان درون زایی اقتصاد مقاومتی گردد. با توجه به تعریف درونزایی و برونگرایی تحقق این دو عنصر در اقتصاد مقاومتی در جنگ اقتصادی تنها به عنوان یک اولویت و مزیت نسبی اقتصادی نیست بلکه لازم و یک ضرورت اقتصادی است که باید به عنوان یکی از مولفه های امنیت ملی مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به ویژگیهای اقتصاد قوی، برخی از مشکلات پیش روی کشور در پیمودن گام دوم در چهل سال دوم انقلاب برای رسیدن به اقتصاد قوی عبارت است از: فراهم آوردن زمینههای تولید توسط دولت و مانعتراشی برای تولیدکنندگان داخلی، وجود نگاه خودباخته و تکیه به نهادهای بین المللی برای حل مشکلات کشور، توجه به سرمایهگذاری خارجی به جای توجه به تولید و مردمی کردن اقتصاد و در نهایت عدم درک و راهبری در برونگرایی است، که باعث می شود دیپلماسی ما به جای تعامل با کشورهای دوست بهخصوص همسایگان، انرژی و همت خود را صرف کشورهای اروپایی و آمریکا کند. چراکه لازمه موفقیت اقتصاد تولیدمحور، استفاده هوشمندانه از بازار های مصرف جهان و صادرات است. عدم توجه به رفع این مشکلات می تواند آنها را تبدیل به معضلی جدی برای اقتصاد کند.
لزوم اجرای اصلاحات اقتصادی توسط گروهی از جوانان مسلط بر اقتصاد؛ نکتهی نهایی در توصیه اقتصادی بیانیه گام دوم انقلاب اشاره به «لزوم اجرای اصلاحات اقتصادی توسط گروهی از جوانان مسلط بر اقتصاد» در داخل دولت است. فکر جوان دارای ایدههای نو برای اداره اقتصاد است. تغيير و تحول و زندگي در شرايط و دنيايي که هر روز در حال تغییر است، نیازمند افکاري جديد خواهد بود. در میان جوانان میل به تحول و پیشرفت وجود دارد. این امر باعث تکاپو و پویایی اقتصاد خواهد شد.
همچنین همانطور که جوانان در استقرار و تداوم جمهوری اسلامي ايران پیش گام بودند، امروز نيز پيشگام و پيشران حرکت انقلاب به سمت اهداف و آرمانهای آن علی الخصوص در زمینه اقتصاد، به حساب ميآيند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي از گذشته بر اعتماد به جوانان تاکید داشتند: «تجربهي من اين است كه اگر ما به جوان اعتماد كنيم – آن جواني كه شايسته دانستيم به او مسؤوليت بدهيم و صلاحيتش را داشت؛ نه هر جواني و هر مسؤوليتي – از غير جوان، هم بهتر و مسؤولانهتر كار را انجام ميدهد؛ هم سريعتر پيش ميبرد، هم كار را تازهتر و همراه با ابتكار بيشتري به ما تحويل خواهد داد؛ يعني روند پيشرفت در كار حفظ ميشود. برخلاف غير جوان كه ممكن است كار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پيشرفت در آن متوقّف خواهد شد. غالباً اينگونه است.»
اگرچه سپردن عرصه مديريت به جوانان راهبردی مثبت در راستای پیشرفت و آبادانی کشور است که تحقق آن ضرورتي اساسي براي امروز و آينده است ولی در مسير تحقق این امر ملاحظات اساسي وجود دارد که عدم توجه به آنها می تواند تبدیل به چالشی برای این راهبرد باشد. استفاده از تجربه مديران گذشته، طراحي مکانيزمي براي جوان گرایی و تربيت مديران جوان، جلوگیری از آقازاده محوری و توجه به شایسته سالاری ازجمله این چالشها است.
در روزهای آینده، چهار توصیه دیگر رهبر انقلاب (عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، و سبک زندگی) در بیانیه گام دوم بازخوانی میشوند.
این بخش، به توصیههای هفتگانه رهبر انقلاب در آینده اختصاص دارد. در نخستین بخش، بر اهمیت «علم و پژوهش» تأکید شده و آن را آشکارترین وسیله عزت یک ملت عنوان کرده است. رهبر انقلاب با نگاهی به تاریخ توسعه کشورهای غربی، عامل پیشرفت آنها را علم در نظر میگیرد. در ادامه با تأکید بر پیشرفت علمی کشور و دستیابی به رتبه 16 در رشد علمی، آن را صرفاً یک آغاز میداند و معتقد است ما هنوز از قلههای دانش بسیار عقب هستیم. رهبر انقلاب، دانشگاهها، مراکز پژوهشی، دانشگاهیان و در ادامه جوانان را خطاب قرار میدهد که با احساس مسئولیت بکوشید و بپاخیزید و جهاد علمی کنید.
در بین توصیههای هفتگانه، رهبر انقلاب، «علم و پژوهش» را به عنوان نخستین توصیه مطرح کرده است؛ بنابراین مهمترین عامل در پیشرفت کشور بر اساس این بیانیه، همان علم و پژوهش است. ازاینروست که وظیفه نهادهای دانشگاهی بیش از پیش اهمیت مییابد.
«معنویت و اخلاق» توصیه دوم بیانیه گام دوم است؛ او با تمایز نهادن و ارائه مصداق برای معنویت و اخلاق، عنوان میکند «معنویت و اخلاق، جهتدهندهی همهی حرکتها و فعالیتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتی با کمبودهای مادی، بهشت میسازد و نبودن آن حتی با برخورداری مادی، جهنم میآفریند». این بیان ژرف علاوه بر اهمیت موضوع معنویت و اخلاق، دو نکته مهم دیگر را به صراحت بیان میکند؛ اول، فراگیری معنویت و اخلاق به صورت برجسته و نمایان و دوم، جهتبخش بودن معنویت و اخلاق. همه اینها نشان دهنده عمق و اهداف تعالیبخش معنویتگرایی و اخلاقمداری در تمام فعالیتهای فردی و اجتماعی است که اصحاب فکر و اندیشه نباید از این راهبرد کلان و اثرگذار در بخشهای جامعه، غافل شوند یا نسبت به آن کمکاری نمایند.
بر اساس این بیانیه، تلاش و جهاد در راستای رشد هرچه بیشتر شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه، بدون «همراهی حکومت»، توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویت، با «دستور» و «فرمان»، بهدست نمیآید و حکومت نمیتواند آن را با «قدرت قاهره»، ایجاد کند، اما اولاً، خود باید «منش و رفتار اخلاقی و معنوی» داشته باشد، و ثانیاً باید در پی «فراهمسازی زمینه رواج آن در جامعه» باشد؛ بهاینمعنیکه به نهادهای اجتماعی دراینباره میدان دهد و کمک برساند، و با کانونهای ضد معنویت و اخلاق، به شیوه معقول، بستیزد و خلاصه، اجازه ندهد که «جهنمیها»، مردم را با «زور» و «فریب»، جهنمی کنند.
اخلاق و معنویت شیرازه جامعه هستند و بدون آنها جامعه از هم خواهد پاشید. در آیات 40 و 41 سوره حج این موضوع مورد اشاره قرار گرفته است؛ «و بهقطع، خدا به کسیکه [دین] او را یاری میکند، یاری میدهد، چراکه خدا، سخت نیرومند شکستناپذیر است؛ همان کسانیکه چون در زمین، به آنان توانایی دهیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و به کارهای پسندیده وامیدارند و از کارهای ناپسند، بازمیدارند.» حضرت علی (ع) نیز با بیانی دیگر بهعنوان حاکم در دولت اسلامی، وظیفه خود میداند که به هدایت معنوی و اخلاقی مردم بپردازد و آنها را به بهشت، رهنمون سازد؛ او میگوید: اگر فرمان مرا بردید، إنشاءالله، شما را به راه بهشت میبرم، هرچند سخت، دشوار باشد، و تلخکامی آن پدیدار.
سومین توصیه تحت عنوان «اقتصاد» آمده است؛ در این بخش گفته شده «اقتصاد یک نقطهی کلیدی تعیینکننده است. اقتصاد قوی، نقطهی قوت و عامل مهم سلطهناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطهی ضعف و زمینهساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. از این جملات میتوان به اهمیت اقتصاد در نگاه رهبر انقلاب پی برد.
اما دو نوع چالش، اقتصاد کشور را درگیر کرده؛ چالشهای بیرونی که ناشی از تحریمها و وسوسههای دشمن نامیده شده و چالش درونی که عیوب ساختاری و ضعف مدیریتی است. در این بیانیه اهمیت بیشتر به چالشهای درونی اختصاص داده شده و بیان شده که با رفع مشکلات درونی، مسائل بیرونی نیز حل میشوند. اما مهمترین چالشهای درونی اقتصاد ایران کدامند؟ مهمترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطهی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیت داخلی، استفاده اندک از ظرفیت نیروی انسانی کشور، بودجهبندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویتها و وجود هزینههای زائد و حتی مسرفانه در بخشهایی از دستگاههای حکومتی است.
در این بیانیه در ادامه به برخی از راهحلهای رفع این عیوب اقتصادی اشاره شده است؛
درونزایی اقتصاد کشور؛ درونزایی یعنی استفاده از انواع فرصتها و ظرفیتهای انسانی، اقتصادی، علمی و … برای دستیابی به اهداف اقتصاد مقاومتی. به منظور تحقق اقتصاد مقاومتی باید انواع فرصتها و ظرفیتهای بالفعل و بالقوه کشور شناسایی شده و ظرفیتهای برتر، در جهت تحقق هدفهای اقتصاد مقاومتی ساماندهی و ارتقا داده شوند. همچنین انواع فرصتها و ظرفیتهای بالقوه احیا، ساماندهی و گسترش یابند.
مولد و دانشبنیان شدن؛ در بیانیه گام دوم تاکید بسیار زیادی بر اقتصاد دانش بنیان شده است. مقصود از اقتصاد دانشبنیان آن است که تمام فعالیتهای اقتصادی در حوزه تولید، توزیع و مصرف در همه بخشهای اقتصادی، مبتنی بر جدیدترین دانش آن حوزه شکل گیرد. این امر ممکن است با دو نوع رویکرد صورت گیرد: اول نهادینه شدن دانش در بدنه اقتصادی، دوم ایجاد شرکتهای دانش بنیان و استفاده از نتایج علمی آنها در فرایند اقتصادی. هر دو نوع رویکرد در اقتصاد مقاومتی مطرح و مهم هستند. همچنین مقصود از اقتصاد دانش آن است که برای دانش ایجاد شده و محصول جدید تولیدی بر اساس آن دانش عرضه و تقاضای موثر حاصل شود و بازار شکل بگیرد و آن دانش به مرز تجاری سازی برسد.
مردمی کردن اقتصاد و تصدیگری نکردن دولت؛ ساختار و مدل های اقتصاد مقاومتی باید به گونه ای طراحی و اجرا شوند که گروههای فعال اقتصادی، مشارکت واقعی در عرصه اقتصادی داشته باشند. این مشارکت باید به گونهای باشد که در برابر تهدیدها و تکانه های اقتصادی، همه فعالان بلکه همه مردم، حساسیت لازم را برای حفظ موقعیت اقتصادی خود و کشور داشته باشند. در معارف اسلامی نیز بر اهمیت مشارکت مردم تاکید شده است همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بر نقش و حضور مردم در اقتصاد تاکید نمودند یکی از مهمترین سیاستها برای تحقق مردم بنیانی سیاستهای کلی اصل ۴۴ است که در اقتصاد مقاومتی هم بارها مورد تاکید قرار گرفته است. اساس این سیاست ها ورود سرمایه و مدیریت مردم به اقتصاد بوده است اما فهم نادرست از این سیاستها باعث شده هدف از ابلاغ این سیاست ها محقق نشود. تحقق مردم بنیانی الزاماتی همچون اعتقاد و اعتماد مسئولان به مردم، گفتمان سازی، مطالبهگری، اطلاع رسانی، طراحی مدل های مناسب و توانمند شدن مردم را لازم دارد.
برونگرایی با استفاده از ظرفیتها: با توجه به بیانات رهبری می توان تعریف برون گرایی در اقتصاد مقاومتی را اینگونه بیان کرد: «برون گرایی به معنای بهرهمندی از انواع فرصتها و امکانات سایر کشورها در یک تعامل سازنده و مفید برای هر دو طرف که زمینه تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی را فراهم کند.»
جمهوری اسلامی باید با سایر کشورها تعامل سازنده و مفید داشته باشد تا با چنین تعاملی زمینه افزایش فرصتها و ظرفیتهای داخلی نیز فراهم شود. چنین استفاده صحیح از برخی فرصت های سایر کشورها همانند علم و تکنولوژی میتواند به افزایش فرصتها و ظرفیتهای داخلی منتهی شود و باعث تقویت جریان درون زایی اقتصاد مقاومتی گردد. با توجه به تعریف درونزایی و برونگرایی تحقق این دو عنصر در اقتصاد مقاومتی در جنگ اقتصادی تنها به عنوان یک اولویت و مزیت نسبی اقتصادی نیست بلکه لازم و یک ضرورت اقتصادی است که باید به عنوان یکی از مولفه های امنیت ملی مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به ویژگیهای اقتصاد قوی، برخی از مشکلات پیش روی کشور در پیمودن گام دوم در چهل سال دوم انقلاب برای رسیدن به اقتصاد قوی عبارت است از: فراهم آوردن زمینههای تولید توسط دولت و مانعتراشی برای تولیدکنندگان داخلی، وجود نگاه خودباخته و تکیه به نهادهای بین المللی برای حل مشکلات کشور، توجه به سرمایهگذاری خارجی به جای توجه به تولید و مردمی کردن اقتصاد و در نهایت عدم درک و راهبری در برونگرایی است، که باعث می شود دیپلماسی ما به جای تعامل با کشورهای دوست بهخصوص همسایگان، انرژی و همت خود را صرف کشورهای اروپایی و آمریکا کند. چراکه لازمه موفقیت اقتصاد تولیدمحور، استفاده هوشمندانه از بازار های مصرف جهان و صادرات است. عدم توجه به رفع این مشکلات می تواند آنها را تبدیل به معضلی جدی برای اقتصاد کند.
لزوم اجرای اصلاحات اقتصادی توسط گروهی از جوانان مسلط بر اقتصاد؛ نکتهی نهایی در توصیه اقتصادی بیانیه گام دوم انقلاب اشاره به «لزوم اجرای اصلاحات اقتصادی توسط گروهی از جوانان مسلط بر اقتصاد» در داخل دولت است. فکر جوان دارای ایدههای نو برای اداره اقتصاد است. تغيير و تحول و زندگي در شرايط و دنيايي که هر روز در حال تغییر است، نیازمند افکاري جديد خواهد بود. در میان جوانان میل به تحول و پیشرفت وجود دارد. این امر باعث تکاپو و پویایی اقتصاد خواهد شد.
همچنین همانطور که جوانان در استقرار و تداوم جمهوری اسلامي ايران پیش گام بودند، امروز نيز پيشگام و پيشران حرکت انقلاب به سمت اهداف و آرمانهای آن علی الخصوص در زمینه اقتصاد، به حساب ميآيند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي از گذشته بر اعتماد به جوانان تاکید داشتند: «تجربهي من اين است كه اگر ما به جوان اعتماد كنيم – آن جواني كه شايسته دانستيم به او مسؤوليت بدهيم و صلاحيتش را داشت؛ نه هر جواني و هر مسؤوليتي – از غير جوان، هم بهتر و مسؤولانهتر كار را انجام ميدهد؛ هم سريعتر پيش ميبرد، هم كار را تازهتر و همراه با ابتكار بيشتري به ما تحويل خواهد داد؛ يعني روند پيشرفت در كار حفظ ميشود. برخلاف غير جوان كه ممكن است كار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پيشرفت در آن متوقّف خواهد شد. غالباً اينگونه است.»
اگرچه سپردن عرصه مديريت به جوانان راهبردی مثبت در راستای پیشرفت و آبادانی کشور است که تحقق آن ضرورتي اساسي براي امروز و آينده است ولی در مسير تحقق این امر ملاحظات اساسي وجود دارد که عدم توجه به آنها می تواند تبدیل به چالشی برای این راهبرد باشد. استفاده از تجربه مديران گذشته، طراحي مکانيزمي براي جوان گرایی و تربيت مديران جوان، جلوگیری از آقازاده محوری و توجه به شایسته سالاری ازجمله این چالشها است.
در روزهای آینده، چهار توصیه دیگر رهبر انقلاب (عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، و سبک زندگی) در بیانیه گام دوم بازخوانی میشوند.