متاسفانه تولید و فراگیر شدن نگاه خودی و غیرخودی بر جذب اساتید در دانشگاه، عملا این نهاد را از کارکرد اصلی خود دور کرده است. زمانی که ثمره سالها مشقت و تلاش یک دانشجوی نخبه در دانشگاه دیده نمیشود و امیدی به آینده وجود ندارد، عملا ریشه نارضایتی و احساس تبعیض در میان دانشجویان دوانده میشود
چون جامعه با پدیده حکمرانی خوب روبه رو نیست؛ آمدن و یا نیامدن مسئولان به محل حوادث، خودش تبدیل به یک سوژه میشود. همان اتفاقی که در حادثه متروپل آبادان نیز شاهد آن بودیم.
به نظر ميرسد با اهتمام به تجارب گذشته و توجه به مواضع دلسوزانه بسياري از صاحبنظران، تدبير و مصلحت ديگري را در خصوص طرح صيانت از فضاي مجازي بايد در پيش گرفت كه خردمندان گفتهاند: «هركه ناموخت از گذشت روزگار/ نيز ناموزد ز هيچ آموزگار»
اظهارات دیروز روحانی یا اقدام او در عدم ابلاغ را نباید اینگونه تفسیر کرد که دولت قطعاً قانون مجلس را اجرا نخواهد کرد. چنین روشی و بیاعتنایی به قانون امری پسندیده نخواهد بود. به نظر میرسد نمایندگان و دولت در این زمینه باید به یک هم اندیشی بیشتر و نزدیکی دیدگاهها برسند.
به اندازه کافی در این رابطه آسیبشناسی شده است باید یک وفاق نسبی انجام صورت گیرد. قضیه دیگر با دیوانسالاری حل نمیشود. باید قضیه را تکنوکلاسیک دید و این تفهیمها به نسخههای مختلف تبدیل و توزیع شود. این راهکارها باید عملیاتی شوند. مسئله اینجا است که ما هنوز نتوانستهایم به یک اجماع نسبی درباره اینکه چه میتوانیم بکنیم،...