انتخابات ریاست‌جمهوری در کهگیلویه و بویراحمد چگونه گذشت؟ / دستورالعملی برای اصلاح‌طلبان کهگیلویه و بویراحمد

کبنا ؛یادداشت ارسالی - انتخابات هشت تیر هر چند در کل کشور، موجب حیرت بسیاری از ناظران و فعالان سیاسی شد، اما نتیجه به‌دست‌آمده در استان کهگیلویه و بویراحمد چندان دور از انتظار نبود. نتایج نظرسنجی کبنا نیوز که چند روز پیش از انتخابات منتشر شد، با کمی اختلاف همین نتایج را نشان می‌داد. به هر حال انتخابات برگزار شد و دور نخست آن نیز به پایان رسید. 15 تیر نیز دور دوم آن برگزار خواهد می‌شود. تا زمان انتخابات، تنها چهار روز باقی مانده است. برای نتیجه‌گیری مطلوب در آن روز، لازم است شرایط دور نخست انتخابات، به درستی تحلیل شود.
در دور نخست، اغلب سیاسیون استان کهگیلویه و بویراحمد، حول محور قالیباف جمع شده بودند؛ حتی دشمنان قدیمی، تبدیل به دوستان امروزی شدند. اما به هر حال قالیباف شکست خورد و نتوانست وارد دور دوم انتخابات شود. حالا اغلب آن سیاسیون به سمت سعید جلیلی آمده‌اند. با توجه به این موارد، جبهه اصلاحات برای پیروزی در روز جمعه نیازمند شناختی دقیق از وضعیت آراء در شهرستان‌های مختلف استان است.
در شهرستان بویراحمد، در حالی که پزشکیان 51 هزار رأی داشته، جلیلی 37 و قالیباف نیز 22 هزار رأی کسب کرده‌اند. مجموع آرای قالیباف و جلیلی در بویراحمد بیشتر از پزشکیان است. واضح است که در دور بعد همه آرای قالیباف در سبد جلیلی ریخته نمی‌شود، اما احتمال انتقال 70 درصدی آرای قالیباف به سبد جلیلی دور از انتظار نیست. بنابراین از همین حالا باید روی مرکز استان کار انجام داد تا در دور دوم، ورق به نفع اصلاح‌طلبان برگردد. محمد بهرامی نماینده بویراحمد، دنا و مارگون به عنوان یکی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب استان می‌تواند شهروندان را به سمت پزشکیان ترغیب کند. بهرامی که حالا نائب رئیس کمیسیون انرژی مجلس است، نفوذ بیشتری برای تأثیرگذاری اجتماعی دارد. خود او نیز می‌داند در صورت حضور پزشکیان بر صندلی ریاست جمهوری، تلاش‌های او برای حوزه انتخابیه، راحت‌تر نتیجه می‌دهند. اما در مقابل، کافیست اندکی به این اندیشید در صورت برد جلیلی، شخصی همچون بهرامی با چه موانعی روبه‌رو خواهد بود؛ البته بهرامی می‌تواند چشم خود را بر روی همه چیز ببندد و وجه اصلاح‌طلب خود را پنهان کند. اما ناگفته پیداست این رفتار، خیانت به شهروندانی است که به بهرامیِ اصلاح‌طلب رأی داده‌اند. علاوه بر بویراحمد، در دنا وضعیت بدتر است. اما بدتر از همه برای اصلاح‌طلبان، شهرستان مارگون است؛ مارگون به‌عنوان محروم‌ترین شهرستان استان، بیشترین رأی را به قالیباف داده است. قالیباف در این شهرستان سه برابر پزشکیان رأی کسب کرده است. حتی مجموع آرای پزشکیان و جلیلی روی هم به آرای قالیباف در این شهرستان نمی‌رسد. مهمترین عامل آرای بالای قالیباف در شهرستان مارگون، به فعالیت‌های مهدی روشنفکر و نزدیکان او برمی‌گردد. قالیباف تمام عزم خود را برای قالیبافی جزم کرده بود که نتوانست در کل کشور بیش از دو و نیم میلیون رأی کسب کند. بنابراین آرای قالیباف در مارگون،  نه سیاسی، بلکه قومی و طایفه‌ای هستند. شاید نتوان کار چندانی در مارگون انجام داد؛ چرا که روشنفکر هنوز حضور دارد و با حمایت او از جلیلی، آرای قالیباف در مارگون به سبد جلیلی ریخته می‌شوند. بنابراین در این حوزه انتخاباتی، باید تلاش‌ها اغلب در دو شهرستان بویراحمد و دنا متمرکز شوند.
در کهگیلویه وضعیت به نفع جریان اصلاحات است؛ آرای پزشکیان از مجموع آرای جلیلی و قالیباف، 3 هزار رأی بیشتر است. این در حالی است که کل جریانات سیاسی در کهگیلویه یک‌صدا در حمایت از قالیباف فریاد سر می‌دادند. اما تنها محمود منطقیان، در این میان تافته جدابافته‌ای بود و به نفع جریان اصلاحات فعالیت می‌کرد؛ یک نفر در مقابل همه پیروز شد. با توجه به شرایطی که دیده می‌شود، در گذشته نیز وجود داشته، در کهگیلویه، دست بالا با جریان اصلاحات است. بنابراین ادامه همان راه هفته گذشته، با تأکید بر لزوم اینکه مرددین نیز در انتخابات شرکت کنند، ضروری به نظر می‌رسد. کهگیلویه یکی از تشکیلاتی‌ترین شهرستان‌های استان است. باید تلاش زیادی صورت گیرد که افرادی که در دور نخست در انتخابات شرکت نکرده‌اند، این بار ترغیب به مشارکت شوند.
در حالی که بهمئی نیز یکی از شهرستان‌های دارای شخصیت‌های اصلاح‌طلب زیادی است، پزشکیان از مجموع آرای قالیباف و جلیلی، رأی کمتری کسب کرده است. در چرام نیز وضعیت شبیه بهمئی است. اما در لنده آرای پزشکیان تقریباً برابر با آرای قالیباف و جلیلی است. به طور کلی، در حوزه کهگیلویه بزرگ، شرایط به سود مسعود پزشکیان است. در این چهار شهرستان، سیاسیون بیشترین توجه خود را باید بر روی اقشار خاکستری متمرکز کنند؛ همان‌ها که در دور نخست انتخابات رأی ندادند.
در گچساران و باشت که در حال حاضر نماینده آن در مجلس، ریاست کمیسیون برنامه و بودجه را بر عهده دارد، شرایط متفاوت است. رأی بالای جلیلی در باشت، حیرت‌انگیز بود. باشت مگر چه تفاوتی با سایر شهرستان‌های استان دارد که جلیلی به تنهایی 14 هزار رأی در آن داشته است؟ همین سؤالات بود که موجب شد پس از پیگیری‌های متعدد، شائبه‌هایی در مورد وضعیت انتخابات در این شهرستان مطرح شود. به دلیل این‌که این آرا دور از احتمال هستند، چندان در مورد باشت نمی‌توان تحلیل درستی به دست داد. اما در گچساران، مجموع آرای قالیباف و جلیلی، مساوی با آرای پزشکیان است. در این شهرستان نیز، تاجگردون تاکنون فعالیت تبلیغی چندانی انجام نداده است. او خود باید نقش محمدجواد ظریف در استان را بر عهده بگیرد. در گچساران نیز باید بیشترین تلاش تاجگردون و فعالان سیاسی حول محور مرددین و تحریمی‌ها بچرخد. همان‌هایی که اگر در انتخابات شرکت کنند، به نفع پزشکیان رأی می‌دهند.
اما سیاسیون اصلاح‌طلب چگونه می‌توانند مرددین را به شرکت در انتخابات ترغیب کنند؟ در سال‌های گذشته، الگوهای مرجع، اثرگذاری بالایی در انتخابات داشتند؛ سلبریتی‌ها به‌عنوان یکی از الگوهای مرجع می‌توانستند آرای زیادی جلب کنند؛ در گذشته دیدیم که این گروه چگونه به نفع حسن روحانی عمل کردند. اما حالا پس از شکست‌های متعدد، به گوشه‌ای خزیده و سکوت کرده‌اند. اصلاح‌طلبان استان باید نهایت تلاش خود را به کار گیرند تا از ظرفیت سلبریتی‌ها استفاده شود. اما به دلیل آن‌که در کهگیلویه و بویراحمد، جنس الگوهای مرجع متفاوت با سطح کشور است، پیشنهاد می‌شود از ظرفیت ریش‌سفیدان و افرادی که از منزلت بالایی برخوردار هستند، استفاده کنند؛ آیت‌الله سید شرف‌الدین ملک حسینی می‌تواند نقش مؤثری در این زمینه داشته باشد. اما جز او، فعالیت‌های مویرگی و ریزوم‌گونه در جای‌جای استان نباید فراموش شود.
یکی دیگر از راهبردها، آگاه کردن شهروندان مردد، از خطر حضور تفکری است که در صورت پیروزی رقیب، حکمفرما خواهد شد. تاجگردون، بهرامی، غریب‌پور، وکیلی و سایر اصلاح‌طلبان واضح و شفاف بیان کنند در موارد مناقشه‌برانگیزی همچون گشت ارشاد، فیلترینگ، برجام و ... چه اتفاقی ممکن است رخ دهد اگر پزشکیان پیروز نشود. این اصلاح‌طلبان که از مشروعیت بالایی در بین جمع زیادی از شهروندان برخوردار هستند، آبروی خود را گرو گذاشته و تضمین دهند در صورت پیروزی پزشکیان، چه اتفاقات مطلوبی قرار است رخ دهد؛ همان کاری که یک دهه پیش مرحوم هاشمی رفسنجانی کرد. اصلاح‌طلبان اگر هنوز بر عهد خود با مردم هستند، گردن گرو بگذارند، تضمین دهند و آبروی خود را ضمانت بگذارند تا نیمی از جمعیتی که عطای شرکت در انتخابات را به لقای آن بخشیده‌اند، 15 تیر پای صندوق‌های رأی بیایند و برای ایران رأی دهند و تا این فلات از خطر یک تفکر خاص و بنیادگرا رهایی پیدا کند.