تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۱۶
کد مطلب : ۴۷۵۸۶۸
پیروزی قابل پیش بینی در میانه بیم و امید؛
نگاهی به فرازوفرودهای تاجگردون در سپهر سیاست و انتخابات ایران
۱
کبنا ؛شورای سردبیری - یکی از محتمل‌ترین پیش‌بینی‌های انتخاباتی در کل استان کهگیلویه و بویراحمد و حتی کشور به حوزه انتخابیه گچساران و باشت بر می‌گردد.
جالب‌تر برای این اتفاق آن است که قبل و بعد خود انتخابات اما پیش‌بینی و تحلیل به‌مراتب دشوارتری در کار بوده و هست. هر چند حالا بعد از پایان انتخابات و بر خلاف قبل از آن که بیم و نگرانی از تکرار بحث رد اعتبارنامه تاجگردون در میان بود به نظر می‌رسد چنین موضوعی در این دوره احتمالاً به‌سختی حتی مطرح شود تا چه رسد به اینکه ممکن است این مجلس چنین اعتبارنامه‌ای را رد کند. تغییرات اساسی در ترکیب مجلس، حضور جمع بیشتری نماینده اصلاح‌طلب و مستقل و از همه مهم‌تر عدم حضور یک خصم بزرگ به نام علیرضا زاکانی و البته این که تکرار یک‌رویه پر ایراد چه از لحاظ فنی و قانونی و چه از لحاظ عرفی پر هزینه و دارای اشکال است. بااین‌همه مالک شریعتی نیاسر تنها نماینده‌ای است که ول کن معرکه نیست و شاید دنبال نان و نام از معبر این مخالفت در قالب ژست مبارزه با فساد باشد. شریعتی به‌گونه‌ای همه نگرانی خود دررابطه‌با فساد را بر روی تاجگردون متمرکز کرده است که گویی هیچ مشکل و فساد دیگری در کشور وجود ندارد به‌غیراز غلامرضا تاجگردون.
مرحله پسا انتخابات برای تاج‌گردونی که روابط خوبی با کانون‌های تصمیم‌گیری انتخابات داشت دشوارتر از مرحله قبل از انتخابات یعنی فرایند تأیید صلاحیت‌ها بود. مرحله پیشاانتخابات نیز سخت و دشوار می‌نمود. رد اعتبارنامه در مجلس یازدهم حتماً ملاحظاتی برای هیئت‌های اجرایی و شورای نگهبان به همراه داشت. بسیاری‌ها سفر عباسعلی کدخدایی در ابتدای پاییز به یاسوج را با پرونده تاجگردون در ارتباط مستقیم می‌دانند.
هیئت‌های اجرایی چه با تشخیص و چه به‌واسطه برخی سفارش‌ها مصلحتی خدشه‌ای بر پرونده صلاحیت تاجگردون وارد نکردند و پرونده او به هیئت بازرسی انتخابات به ریاست سید مهدی جوکار ارسال شد. جوکار و بالاتر از آن شورای نگهبان کوچک‌ترین ایرادی بر این پرونده حداقل در ظاهر و سطح رسانه‌ها وارد ندانستند و صلاحیت غلامرضا تاجگردون برای انتخابات به تأیید رسید. تأییدیه تاجگردون در میانه دی‌ماه تا حدودی تکلیف انتخابات در گچساران و باشت را روشن کرد. هیچ رقیبی در صحنه دیده نمی‌شد سید ناصر حسینی‌پور یکی از ضعیف‌ترین نمایندگان تاریخ استان به گواه عملکرد، آمار و تحلیل به حوزه انتخابیه آبادان کوچ کرد و برادر بزرگ‌تر یعنی سید قدرت نیز رد صلاحیت شد تا اندک مقاومت‌های ممکن نیز کنار رفته باشند. اما در یک اتفاق عجیب در هفته‌های پایان یکی رقیب نیمه‌قدرتمند برای تاجگردون ساخته شد. این رقیب کسی نبود جز یکی از یاران غار دیروز تاجگردون یعنی ساسان دلاویز که در اولین اقدام با ادبیات بسیار تند و تحریک‌آمیز و نام‌بردن اهانت گونه از پدر تاجگردون، زنگ خطر را برای تاج‌گردونی‌ها به صدا در آورد.
بخشی از اصول‌گرایان یعنی سید قدرت حسینی و علی مراد جعفری در پشت سر دلاویز قرار گرفتند. دلاویز با توکل به «حسبی الله»، خود را رقیبی خطرناک نشان داد و وقتی در عصر روز یازدهم اسفندماه تاجگردون از برخی نامهربانی‌ها و کمبود تعرفه گلایه‌مندی‌اش را به مجازی آورد فضا و سرنوشت گچساران با تردید و نگرانی همراه شد.
اما نگرانی دیری نپایید تاجگردون پیروز انتخابات بود، هر چند او پیروز بلامنازع نبود و رقیبش گرچه پر سروصدا بود؛ ولی این‌گونه می‌نمود که در صندوق‌ها رأی چندانی ندارد؛ اما در نهایت رأی خوبی به دست آورد.
ترکیب مجمع نمایندگان استان با خروجی اسفند 1398 یک تغییر داشت و آن هم پیروزی محمد بهرامی در بویراحمد بود. مهدی روشنفکر در بویراحمد شکست سخت و تلخی خورده بود و احتمالاً تاجگردون از این اتفاق خوشحال بود چرا که طبق گفته خود تاجگردون روشنفکر در روز رای به اعتبارنامه اش از وی حمایت نکرده بود. سید محمد موحد از «بن» در آن جلسه به بهانه کرونا حاضر نشده بود اما او در دهدشت نامش به عنوان پیروز انتخابات اعلام شده بود و بهترین گزینه ممکن و دوست و پشتیبان برای تاجگردون یعنی علی محمد بزرگواری نتوانست به مجلس راه پیدا کند.
خود این ترکیب به‌تنهایی می‌تواند مدیریت کلان استان را به چالش بکشاند که در یک استان کوچک تا این اندازه نمایندگان ناهمسو با دولت توانسته‌اند به مجلس راه پیدا کنند. هر چند نشانه‌ای از فرمانروایی تاجگردون به‌مثابه دهه نود بر استان دیده نمی‌شود چرا که دولت، دولت سابق نیست؛ ولی تاجگردون درهرحال تاجگردون است و راه و روش کار را بلد است. همین اعتبار به همراه رایزنی‌ها و برخی فعالیت‌های رسانه‌ای تاجگردون سبب بروز ادبیات تندی از سوی علی احمدزاده خطاب به تاجگردون و بهرامی شد که البته تاجگردون با ادله ادعا کرد او نمی‌تواند مخاطب احمدزاده و ادبیات به تعبیر خودش «غیر عالمانه» و «غیراخلاقی مدارانه» او باشد.
فعلاً احمدزاده و تیم رسانه‌ای‌اش ترجیح داده‌اند فتیله درگیری را پایین بکشند و تاجگردون هم‌نشان داد بازی سیاست را خوب یاد گرفته است. او بیش از هر کسی محکوم به مدیریت حاشیه و دوری از هر تنش اضافی است.
آینده سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد با این ترکیب عملاً در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. سخت است انتخابات 1404 به سوی دو قطبی حرکت کند که در یک دو قطبی رقابتی عملاً شانسی برای پیروزی مجدد رئیس جمهور فعلی به استناد عملکردش بسیار پایین است و اگر قرار باشد رئیسی رئیس جمهور نباشد و یک گزینه میانه‌رو رئیس جمهور شود تکرار روزهای خوش تاجگردون در 1392 خواهد بود. رویایی که کمی برای تاجگردون محال می‌نماید و او باید خود را با شرایط فعلی تطبیق دهد. قطعاً او تلاش برای نزدیک به دولتی‌ها خواهد داشت ولی اینکه دولتی‌ها از او استقبال کنند یا خیر بستگی به عوامل بسیاری دارد.
قبل و بعد از انتخابات شاهد تقابل و جنگ شدید میان اصول‌گرایان سنتی و نو اصول‌گرایان در کشور بوده‌ایم. همین جنگ می‌تواند هم برای تاجگردون فرصت باشد و هم تهدید. فرصت ازاین‌جهت که او می‌تواند با نزدیکی به یک طیف وزن لابی و هم عضوی در یک طیف را بالا ببرد و تهدید ازاین‌حیث که نزدیکی به یک گروه سبب حساسیت و واکنش حذفی گروه مخالف خواهد شد. به‌ویژه که به نظر می‌رسد تاجگردون متمایل به قالیباف است.
تاجگردون بی‌شک سیاسی‌ترین چهره سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد در طول تاریخ است که بیشتر در نقش یک سلبریتی - سیاستمدار ظاهر می‌شود. او تراز یک سیاستمدار موفق و مردمی و کاربلد است. هر گونه اظهارنظر و سکوت وی واکنش برانگیز است. اگر کمی از برخی حواشی پرهیز کند یقیناً موفق‌تر هم خواهد بود. تاجگردون البته در سن پایینی قرار ندارد؛ ولی این شانس را دارد که تا چند دوره دیگر اگر مانعی برای آمدن نباشد بیاید و رأی بیاورد. هر چند این طیف نمایندگان بر لبه پرتگاه حرکت می‌کنند ازیک‌طرف با مدیریت و توانمندی خود قادر به حفظ محبوبیت و تکرار موفقیت هستند و از طرف دیگر ممکن است نتوانند همه توقعات را برآورده سازند و همچنین حساسیت کانون‌های قدرت را برانگیزند.
تاجگردون اهل کوهنوردی است. اهل کافه نشینی است. لباس شیک رسمی و غیررسمی می‌پوشد و از فیزیک بسیار خوبی برخوردار است. او پیشینه و سابقه خانوادگی و مدیریتی خوبی نیز در پشت سرخود دارد. تاجگردون نمونه‌ای از یک کارگزار بروز و خلاق است که کار سیاسی را در خلاقیت و نوآوری شخصی و کاری و فهم زبان و نیاز نسل‌های جدید می‌بیند و با وجود همه محدودیت‌ها و مشکلات و به‌ویژه بیماری خطرناکی که پشت سر گذاشته است نمونه‌ای از «مرد میدان» در عرصه سیاسی و انتخاباتی کشور بوده است. هر اظهارنظر و رفتارش قابیلت تیتر اول رسانه‌ای شدن در داخل و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور را دارد. بی شک او یکی از قوی‌ترین سیاستمداران عرصه رسانه در کشور است. تاجگردون اقتصاد خوانده است و مدیریت اقتصادی داشته است. او احتمال زیاد اعتبارنامه‌اش تأیید خواهد شد؛ اما قطع و یقین نه مدیریت بالای کمیسیونی به دست خواهد آورد و نه نفوذ دهه نودش را تکرار خواهد کرد. نکته دیگر این است که باتوجه به اینکه مجلس از افراد اقتصاددان خالی است، نیم نگاهی برای به‌دست آوردن جایگاه قبلی خود در کمیسیون بودجه را دارد.
تکرار خود تاجگردون فعلاً «نامکرر است» و او کماکان چهره‌ای موفق و محبوب در گچساران و باشت و کاریزماتیک و مقتدر در بویراحمد و کهگیلویه دیده می‌شود و برای بسیاری‌ها دوستی با تاجگردون و عکس یادگاری با او یک دستآورد مهم محسوب می‌شود.
جالب‌تر برای این اتفاق آن است که قبل و بعد خود انتخابات اما پیش‌بینی و تحلیل به‌مراتب دشوارتری در کار بوده و هست. هر چند حالا بعد از پایان انتخابات و بر خلاف قبل از آن که بیم و نگرانی از تکرار بحث رد اعتبارنامه تاجگردون در میان بود به نظر می‌رسد چنین موضوعی در این دوره احتمالاً به‌سختی حتی مطرح شود تا چه رسد به اینکه ممکن است این مجلس چنین اعتبارنامه‌ای را رد کند. تغییرات اساسی در ترکیب مجلس، حضور جمع بیشتری نماینده اصلاح‌طلب و مستقل و از همه مهم‌تر عدم حضور یک خصم بزرگ به نام علیرضا زاکانی و البته این که تکرار یک‌رویه پر ایراد چه از لحاظ فنی و قانونی و چه از لحاظ عرفی پر هزینه و دارای اشکال است. بااین‌همه مالک شریعتی نیاسر تنها نماینده‌ای است که ول کن معرکه نیست و شاید دنبال نان و نام از معبر این مخالفت در قالب ژست مبارزه با فساد باشد. شریعتی به‌گونه‌ای همه نگرانی خود دررابطه‌با فساد را بر روی تاجگردون متمرکز کرده است که گویی هیچ مشکل و فساد دیگری در کشور وجود ندارد به‌غیراز غلامرضا تاجگردون.
مرحله پسا انتخابات برای تاج‌گردونی که روابط خوبی با کانون‌های تصمیم‌گیری انتخابات داشت دشوارتر از مرحله قبل از انتخابات یعنی فرایند تأیید صلاحیت‌ها بود. مرحله پیشاانتخابات نیز سخت و دشوار می‌نمود. رد اعتبارنامه در مجلس یازدهم حتماً ملاحظاتی برای هیئت‌های اجرایی و شورای نگهبان به همراه داشت. بسیاری‌ها سفر عباسعلی کدخدایی در ابتدای پاییز به یاسوج را با پرونده تاجگردون در ارتباط مستقیم می‌دانند.
هیئت‌های اجرایی چه با تشخیص و چه به‌واسطه برخی سفارش‌ها مصلحتی خدشه‌ای بر پرونده صلاحیت تاجگردون وارد نکردند و پرونده او به هیئت بازرسی انتخابات به ریاست سید مهدی جوکار ارسال شد. جوکار و بالاتر از آن شورای نگهبان کوچک‌ترین ایرادی بر این پرونده حداقل در ظاهر و سطح رسانه‌ها وارد ندانستند و صلاحیت غلامرضا تاجگردون برای انتخابات به تأیید رسید. تأییدیه تاجگردون در میانه دی‌ماه تا حدودی تکلیف انتخابات در گچساران و باشت را روشن کرد. هیچ رقیبی در صحنه دیده نمی‌شد سید ناصر حسینی‌پور یکی از ضعیف‌ترین نمایندگان تاریخ استان به گواه عملکرد، آمار و تحلیل به حوزه انتخابیه آبادان کوچ کرد و برادر بزرگ‌تر یعنی سید قدرت نیز رد صلاحیت شد تا اندک مقاومت‌های ممکن نیز کنار رفته باشند. اما در یک اتفاق عجیب در هفته‌های پایان یکی رقیب نیمه‌قدرتمند برای تاجگردون ساخته شد. این رقیب کسی نبود جز یکی از یاران غار دیروز تاجگردون یعنی ساسان دلاویز که در اولین اقدام با ادبیات بسیار تند و تحریک‌آمیز و نام‌بردن اهانت گونه از پدر تاجگردون، زنگ خطر را برای تاج‌گردونی‌ها به صدا در آورد.
بخشی از اصول‌گرایان یعنی سید قدرت حسینی و علی مراد جعفری در پشت سر دلاویز قرار گرفتند. دلاویز با توکل به «حسبی الله»، خود را رقیبی خطرناک نشان داد و وقتی در عصر روز یازدهم اسفندماه تاجگردون از برخی نامهربانی‌ها و کمبود تعرفه گلایه‌مندی‌اش را به مجازی آورد فضا و سرنوشت گچساران با تردید و نگرانی همراه شد.
اما نگرانی دیری نپایید تاجگردون پیروز انتخابات بود، هر چند او پیروز بلامنازع نبود و رقیبش گرچه پر سروصدا بود؛ ولی این‌گونه می‌نمود که در صندوق‌ها رأی چندانی ندارد؛ اما در نهایت رأی خوبی به دست آورد.
ترکیب مجمع نمایندگان استان با خروجی اسفند 1398 یک تغییر داشت و آن هم پیروزی محمد بهرامی در بویراحمد بود. مهدی روشنفکر در بویراحمد شکست سخت و تلخی خورده بود و احتمالاً تاجگردون از این اتفاق خوشحال بود چرا که طبق گفته خود تاجگردون روشنفکر در روز رای به اعتبارنامه اش از وی حمایت نکرده بود. سید محمد موحد از «بن» در آن جلسه به بهانه کرونا حاضر نشده بود اما او در دهدشت نامش به عنوان پیروز انتخابات اعلام شده بود و بهترین گزینه ممکن و دوست و پشتیبان برای تاجگردون یعنی علی محمد بزرگواری نتوانست به مجلس راه پیدا کند.
خود این ترکیب به‌تنهایی می‌تواند مدیریت کلان استان را به چالش بکشاند که در یک استان کوچک تا این اندازه نمایندگان ناهمسو با دولت توانسته‌اند به مجلس راه پیدا کنند. هر چند نشانه‌ای از فرمانروایی تاجگردون به‌مثابه دهه نود بر استان دیده نمی‌شود چرا که دولت، دولت سابق نیست؛ ولی تاجگردون درهرحال تاجگردون است و راه و روش کار را بلد است. همین اعتبار به همراه رایزنی‌ها و برخی فعالیت‌های رسانه‌ای تاجگردون سبب بروز ادبیات تندی از سوی علی احمدزاده خطاب به تاجگردون و بهرامی شد که البته تاجگردون با ادله ادعا کرد او نمی‌تواند مخاطب احمدزاده و ادبیات به تعبیر خودش «غیر عالمانه» و «غیراخلاقی مدارانه» او باشد.
فعلاً احمدزاده و تیم رسانه‌ای‌اش ترجیح داده‌اند فتیله درگیری را پایین بکشند و تاجگردون هم‌نشان داد بازی سیاست را خوب یاد گرفته است. او بیش از هر کسی محکوم به مدیریت حاشیه و دوری از هر تنش اضافی است.
آینده سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد با این ترکیب عملاً در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. سخت است انتخابات 1404 به سوی دو قطبی حرکت کند که در یک دو قطبی رقابتی عملاً شانسی برای پیروزی مجدد رئیس جمهور فعلی به استناد عملکردش بسیار پایین است و اگر قرار باشد رئیسی رئیس جمهور نباشد و یک گزینه میانه‌رو رئیس جمهور شود تکرار روزهای خوش تاجگردون در 1392 خواهد بود. رویایی که کمی برای تاجگردون محال می‌نماید و او باید خود را با شرایط فعلی تطبیق دهد. قطعاً او تلاش برای نزدیک به دولتی‌ها خواهد داشت ولی اینکه دولتی‌ها از او استقبال کنند یا خیر بستگی به عوامل بسیاری دارد.
قبل و بعد از انتخابات شاهد تقابل و جنگ شدید میان اصول‌گرایان سنتی و نو اصول‌گرایان در کشور بوده‌ایم. همین جنگ می‌تواند هم برای تاجگردون فرصت باشد و هم تهدید. فرصت ازاین‌جهت که او می‌تواند با نزدیکی به یک طیف وزن لابی و هم عضوی در یک طیف را بالا ببرد و تهدید ازاین‌حیث که نزدیکی به یک گروه سبب حساسیت و واکنش حذفی گروه مخالف خواهد شد. به‌ویژه که به نظر می‌رسد تاجگردون متمایل به قالیباف است.
تاجگردون بی‌شک سیاسی‌ترین چهره سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد در طول تاریخ است که بیشتر در نقش یک سلبریتی - سیاستمدار ظاهر می‌شود. او تراز یک سیاستمدار موفق و مردمی و کاربلد است. هر گونه اظهارنظر و سکوت وی واکنش برانگیز است. اگر کمی از برخی حواشی پرهیز کند یقیناً موفق‌تر هم خواهد بود. تاجگردون البته در سن پایینی قرار ندارد؛ ولی این شانس را دارد که تا چند دوره دیگر اگر مانعی برای آمدن نباشد بیاید و رأی بیاورد. هر چند این طیف نمایندگان بر لبه پرتگاه حرکت می‌کنند ازیک‌طرف با مدیریت و توانمندی خود قادر به حفظ محبوبیت و تکرار موفقیت هستند و از طرف دیگر ممکن است نتوانند همه توقعات را برآورده سازند و همچنین حساسیت کانون‌های قدرت را برانگیزند.
تاجگردون اهل کوهنوردی است. اهل کافه نشینی است. لباس شیک رسمی و غیررسمی می‌پوشد و از فیزیک بسیار خوبی برخوردار است. او پیشینه و سابقه خانوادگی و مدیریتی خوبی نیز در پشت سرخود دارد. تاجگردون نمونه‌ای از یک کارگزار بروز و خلاق است که کار سیاسی را در خلاقیت و نوآوری شخصی و کاری و فهم زبان و نیاز نسل‌های جدید می‌بیند و با وجود همه محدودیت‌ها و مشکلات و به‌ویژه بیماری خطرناکی که پشت سر گذاشته است نمونه‌ای از «مرد میدان» در عرصه سیاسی و انتخاباتی کشور بوده است. هر اظهارنظر و رفتارش قابیلت تیتر اول رسانه‌ای شدن در داخل و رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور را دارد. بی شک او یکی از قوی‌ترین سیاستمداران عرصه رسانه در کشور است. تاجگردون اقتصاد خوانده است و مدیریت اقتصادی داشته است. او احتمال زیاد اعتبارنامه‌اش تأیید خواهد شد؛ اما قطع و یقین نه مدیریت بالای کمیسیونی به دست خواهد آورد و نه نفوذ دهه نودش را تکرار خواهد کرد. نکته دیگر این است که باتوجه به اینکه مجلس از افراد اقتصاددان خالی است، نیم نگاهی برای به‌دست آوردن جایگاه قبلی خود در کمیسیون بودجه را دارد.
تکرار خود تاجگردون فعلاً «نامکرر است» و او کماکان چهره‌ای موفق و محبوب در گچساران و باشت و کاریزماتیک و مقتدر در بویراحمد و کهگیلویه دیده می‌شود و برای بسیاری‌ها دوستی با تاجگردون و عکس یادگاری با او یک دستآورد مهم محسوب می‌شود.
